ربات‌های خربزه‌خور دنبال آدرس در مریخ!(یادداشت روز) خیلی‌ها گمان می‌کنند مسئله و مشکل اصلی و فوری امروز کشور، مشکلات اقتصادی و تحریم‌ها هستند. البته که هیچ عقل سلیمی ‌نمی‌تواند در اینکه کشور درگیر مشکلات اقتصادی است و تحریم‌های ظالمانه و غیرانسانی آمریکا یکی از دلایل این مشکلات است، شکی داشته باشد اما به‌نظر می‌رسد مشکل بزرگ‌تر و عمیق‌تر جریانی اختاپوس‌وار است که می‌کوشد حقایق را وارونه جلوه دهد. اتفاقاً مسئله نخست - مشکلات اقتصادی - تا حد زیادی محصول این جریان بوده و کاملاًً با آن مرتبط است. تا وقتی فکری همه‌جانبه و مستحکم برای مقابله و خنثی کردن این جریان نشود، تلاش برای حل مشکلات اقتصادی نیز چندان موثر نخواهد بود و آثاری محدود و مقطعی خواهد داشت. بدون تعارف و ‌تردید باید اذعان کرد که این جریان قوی و گسترده است، یک سر آن در اتاق فکرهای حرفه‌ای و نهادهای صاحب ایده، بودجه‌های کلان و پیشرفته‌ترین فناوری‌های روز دنیا در آن‌سوی مرزهاست و سر دیگرش در داخل کشور. هیچ محدودیت و حد و مرز و چارچوبی هم نمی‌شناسد. نه قواعد اخلاقی و قانونی می‌تواند محدودش کند و نه اخلاق برایش مهم و مسئله است. هدف، تحریف و وارونه‌نمایی حقایق است و در راه رسیدن به آن، استفاده از هر وسیله‌ای را مجاز می‌دانند. نکته مهم و ویژگی کلیدی این جریان آن است که از انعطاف و سرعت بسیار بالایی برخوردار است. هر سوژه و موضوعی را در حیطه عملیات خود می‌داند و به آن ورود می‌کند؛ از اقتصاد و فرهنگ گرفته تا سیاست داخلی، دیپلماسی، دین، امنیت، زنان، آموزش، ورزش، تاریخ، سلامت و خلاصه هر آنچه فکرش را کنید. اهداف کلیدی و راهبردی این جریان را می‌توان در چند سرفصل خلاصه کرد؛ 1- مریخ پلاک یک؛ فرض کنید دنبال مکان خاصی هستید که تا کنون نرفته‌اید. از دو نفر آدرس را می‌پرسید. اولی به شما می‌گوید جایی که دنبالش هستید فلان نقطه شهر است و نفر دوم می‌گوید آدرس خیلی سرراست است؛ مریخ پلاک یک! در مواجهه با نفر دوم مطمئناً دنبال برنامه‌های فضایی و نحوه سفر به مریخ نمی‌روید. یا لبخندی می‌زنید و به جست‌وجو ادامه می‌دهید یا فحشی در دل یا زیر لب نثار فرد دروغگو کرده و باز هم به جست‌وجو ادامه می‌دهید. اما در مواجهه با فرد نخست تشکر می‌کنید و به آدرسی که گفته می‌روید. بسته به دوری راه و‌ ترافیک، ساعت‌ها وقت صرف می‌کنید و وقتی می‌رسید متوجه می‌شوید آدرسی که داده‌اند غلط بوده و دنبال نخود سیاه فرستاده شده‌اید. حال همین مثال را در مقیاس یک کشور و موضوع جست‌وجوی راه‌حل مشکلات اقتصادی تصور کنید. جریانی بگوید مشکلات اقتصادی را با کمک غول چراغ جادو می‌توان حل کرد و جریانی بگوید باید هوشمندانه و از موضع برد - برد با دنیا مذاکره کرد، تحریم‌ها را رفع و راه را برای سرمایه‌گذاری خارجی باز کرد و... راه‌حل هر دو غلط و دروغین است. تفاوتشان در این است که وقت و انرژی خود را برای یافتن غول چراغ جادو (رفتن به مریخ) تلف نمی‌کنید اما ممکن است عمر و توان یک کشور 80 میلیونی را 7 سال صرف راه‌حل دوم کنید. جریان تحریف طوری آدرس می‌دهد که شما گمان کنید واقعی است. نشانه‌های قلابی هم سر راهتان قرار می‌دهد. این جریان همچنان و به‌شدت در زمینه ارائه آدرس غلط مشغول به کار است. 2-  آینه‌های خمیده؛ کار آینه نشان دادن ‌اشیاء است، به همان اندازه‌ای که هستند. اما برخی آینه‌ها طوری طراحی شده‌اند که سوژه‌های خود را بزرگ یا کوچک‌تر - در مواردی علاوه ‌بر تغییر اندازه، تصویر وارونه نیز می‌شود -  از آنچه هستند نمایش می‌دهند. یکی از اصلی‌ترین اهداف و عملکردهای جریان تحریف، استفاده از این ویژگی آینه‌های خمیده است. دستاوردها، توان و ظرفیت کشور با آینه مقعر نشان داده می‌شود و مشکلات، ضعف‌ها، نواقص و موانع با آینه محدب. در مواردی حتی آنچه مثبت و نقطه قوت است، نقطه ضعف و مانع نمایش داده می‌شود؛ همان ویژگی وارونگی در آینه‌های خمیده. 3- ربات‌های دست‌آموز؛ دنیای پیش‌رو را دنیای هوش مصنوعی نامیده‌اند. آنچه با هوش مصنوعی ساخته می‌شود، می‌تواند بسیار توانمند باشد چرا که از قدرت محاسباتی بسیاری برخوردار است. هوش مصنوعی با تمام ویژگی‌های خارق‌العاده آن، در محدوده طراح آن عمل خواهد کرد چرا که از خود اراده و قدرت تفکر مستقل ندارد. جریان تحریف درباره توانمندسازی افراد و اقشار مختلف جامعه زیاد می‌گوید و در ظاهر تلاش نیز کرده و بودجه نیز اختصاص می‌دهد اما همه این کارها در بالاترین سطح آن، چیزی شبیه ساختن ربات‌های هوشمند است. ربات‌هایی شگفت‌انگیز با توانایی‌های فوق‌العاده در خدمت طراحان خود. سلب قدرت تفکر انتقادی و کلان‌نگر از جامعه، هدفی مهم و کلیدی است. روش‌های سلب این قدرت کلیدی و تعیین‌کننده بسیار متنوع و بستگی به سوژه هدف دارد. با این روش می‌توان افراد قربانی را به خادمان بی‌مزد و منت جریان تحریف تبدیل کرد. 4- خربزه‌های لرزآور؛ هدف دیگر جریان تحریف گمرا