🍓 سلام خانما عزیز وقتتون بخیر میخواستم در مورد چالش خواب که گذاشتید براتون ماجرای خودم رو تعریف کنم تقریبا ده سال پیش بود که من این خواب رو دیدم😴😴 دوسال بود ازدواج کرده بودم وهنوز بچه نداشتم البته همسرم مخالف بچه دار شدنمون بود آخه اون داشت درس میخوند ومیگفت نمیتونیم بچه دار بشیم آخه بچه خرج داره ومن الان باید هزینه درسام رو بدم خلاصه سرتون رو درد نیارم ماه رجب بود ومن از حرف دیگران خسته شده بودم اخه خواهرم ده سال بود ازدواج کرده بود وبچه نداشت بخاطر همین به منم میگفتن حتما مشکل داری وبچه دار نمیشی خیلی دلم گرفته بود روضه حضرت علی اصغر گذاشتم وتا میتونستم گریه کردم😭😭😭 چند روزی گذشت یک شب خواب عجیبی دیدم توی خوابم از یک مسیری که پر بود از قلوه سنگ به سمت یک زیارتگاه میرفتم وقتی به اون زیارتگاه رسیدم یه صدایی بهم گفت خدا بهت یک دختر میده بعد بزرگ اسم نرگس به رنگ سبز جلو ظاهر شد وصدا گفت اسم دخترت نرگس هستش یک دفعه از خواب پریدم چند روزی درمورد خوابم فکر میکردم بعد که پرس وجو کردم گفتن اونجا سامرا بوده خلاصه وقتی برای همسرم گفتم دلش نرم شد وبعد😅 ماجرا تموم شدتا اینکه اول ماه رمضون رسید وما فقط یک بار برای بچه دار شدن اقدام کردیم برای اولین روز ماه مهمون داشتم ومن روزه بودم وای چشمتون روز بد نبینه داشتم از تشنگی شهید میشدم ده دقیقه به افطار ازتشنگی گریه میکردم ومیخواستم افطار کنم اما همسرم نمی گذاشت افطار کنم با لباس کردم زیر آب سرد تا تشنگیم بر طرف بشه موقع افطار تا توانستم فقط اب خوردم فردا صبحش که تست بارداری دادم با تعجب دیدم که باردارم 😁😁 تا هفت ماه هرچی رفتم سونو جنسیت بچه مشخص نمی شد ولی من میدونستم که بچه ام دختره وخدا به من یک دختر داد ومن اسمش رو گذاشتم نرگس بعد از دوسال راهی کربلا شدم وقتی به سامرا مشرف شدم دلم واقعا لرزید واقعا مثل خوابم بود ببخشید سرتون رو درد اوردم ولی امیدوارم که هر کسی که بچه میخواد حضرت علی اصغر بهش بده ومادر امام زمان نگهدارش باشه @mama_bardari👶