ولی غم و روضه علی اصغر(ع) چیز دیگریست...😭
من و تو خوب میفهمیمش
با عمق وجودمون درکش میکنیم...
آخه مادریم
نمیدونم چرا روضه اصغر(ع) منو نمیکشه!!؟؟ فشار و سنگینی روی قلبم حس میکنم که هر آن ممکنه بایسته ولی نه.. از کار نمیافته!
شاید خود بانو رُباب میاد و دست میکشه به سرمون و دلداریمون میده
حتما خود ارباب دست میذاره روی قلبمون و بهمون صبر و سکینه عطا میکنه
وگرنه با هر کلمهی روضهاش میشه بارها جان داد.
تلظی شیر خواره...
ناخن زدن به سینه...
چشم منتظر مادر...
تیر سه شعبه...
لبخند اخر شش ماهه...
برزخ و خجالت امام...
گهوارهی خالی...
سرِ رو نیزهها...جلو چشم رباب...
شیری که به سینه برگشته...😭😭
#محرم
@mamanjoona