✨﷽✨ * شامت اینجا بخور دهن گیرت جای دیگه * مردی بود که همراه خانواده اش مشغول خوردن شام بودند . نه قرار بود جایی بروند نه با کسی قول و قراری داشت . ناگهان صدای در بلند شد. مرد نگاهی به همسرش انداخت و گفت: کیست که این وقت شب در می زند؟ از جا بلند شد و رفت در خانه را باز کرد . یکی از همکارانش بود. سلام و علیکی با هم کردند و همکارش گفت: «شام خانه ی دخترم میهمانم، گفتم سر راه سری به تو بزنم و حالی بپرسم. مرد گفت: بفرمایید. همکارش گفت: بهتر است مزاحم نشوم. مرد، باز هم تعارف کرد. همسر مرد گفت: میهمان حبیب خداست. سفره باز است بفرمایید با ما شام بخورید. مرد همکار گفت: نه نه اصلاً‌ مزاحم نمی شوم. مرد گفت: مثل یک دوست خوب بنشین و غذایت را بخور. همکارش گفت: می خواهم خانه دخترم بروم. شام آنجا دعوت شده ام. مرد گفت: شام را با ما بخورید و بعد به خانه دخترتان بروید. همکارش گفت: نه خیلی متشکرم، شام نمی خورم، فقط دو لقمه دهن گیره می خورم و ته بندی می کنم و شام را به خانه ی دخترم می روم. سپس مشغول خوردن غذا شد. مرد و افراد خانواده اش که انتظار داشتند او پس از خوردن یکی – دو لقمه، کنار بکشد و چیزی نخورد. همکار مرد به اندازه ی غذای دو نفر را جلو خودش کشید و با اشتها خورد. چهره ی بچه های صاحب خانه که گرسنه مانده بودند، دیدنی بود. غذا تمام شد همکار مرد گفت: دست شما درد نکند خانم! غذای خوشمزه ای پخته بودید. کاش خانه ی دخترم میهمان نبودم و یک شام درست و حسابی اینجا می خوردم. مرد صاحب خانه که از دست او عصبانی بودگفت: «بهتر است این دفعه شامت را اینجا بخوری و دهن گیره ات را خانه ی دخترت ....» از آن به بعد درباره ی کسی که در پذیرش دعوتی بیش از حد تعارف کند اما در عمل ملاحظه نکند می گویند: " این دفعه شامت را اینجا بخور و دهن گیره ات را جای دیگر" 📎 📎 📎 🌸 به کانال ملحق شوید: @mamin110