🔰 ادعای سرزمینی یا دیکته زیرزمینی؟!(۱) 👤 🔻۱- وزرای خارجه شورای همکاری خلیج‌فارس و اتحادیه اروپا با صدور بیانیه مشترکی، ادعاهای بی‌پایه و اساس و دیکته‌شده آمریکا درباره حاکمیت امارات بر جزایر سه‌گانه ایران را مطرح کرده و این‌بار برنامه هسته‌ای ایران را هم به آن افزوده‌اند! این درحالی است که تمامی اسناد موجود به وضوح و با صراحت از حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه تنب بزرگ و تنب کوچک و ابو‌موسی حکایت می‌کنند و حاکمان دست‌نشانده عضو شورای همکاری خلیج‌فارس -عربستان، امارات، بحرین، کویت، عمان و قطر-‌ در این واقعیت کمترین تردیدی ندارند. از این روی با قاطعیت می‌توان گفت، ادعای آنها یک دستور «‌زیرزمینی‌» است که آمریکا از جایگاه صاحب اختیارشان به آنها دیکته کرده است و نه یک ادعای «سرزمینی‌»! 🔻۲- در حقوق بین‌الملل و قوانین مربوط به مرزها و سرزمین‌ها، حاکمیت یک کشور بر یک منطقه از چند راه به اثبات می‌رسد. از جمله «مالکیت تاریخی»، حاکمیت موثر -‌یعنی افراشته بودن پرچم، نصب حکام، حضور نیروی نظامی و...- که تمامی این ملاک‌ها و معیارهای حقوقی از حاکمیت قطعی ایران بر جزایر سه‌گانه حکایت دارند. بیشترین شمار این اسناد که ثبت بین‌المللی نیز شده‌اند مربوط به دورانی است که برخی از کشورهای عربی جنوب خلیج ‌فارس، وجود خارجی نداشتند و تعدادی از آنها «‌بلوک‌های تحت حاکمیت ایران‌» بودند. تمامی این اسناد و شواهد حکایت از آن دارند که ادعای حاکمیت امارات بر سه جزیره ایرانی یادشده، نمی‌تواند در حوزه اختیارات و اراده کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج ‌فارس باشد و اساساً این کشورها، بارها نشان داده‌اند نقش و جایگاهی فراتر از «‌حیاط خلوت‌» کشورهای غربی ندارند. 🔻۳- در این یادداشت، ابتدا به چند نمونه از اسنادی که نشان‌دهنده حاکمیت بلامنازع ایران بر جزایر سه‌گانه است اشاره می‌کنیم. اسنادی که پیش از این هم به مناسبتی از آن یاد کرده بودیم. بخوانید! 🔸در سال ۱۸۳۰ کاپیتان جی.بی.بروکس G.B.BRUCKS از سوی کمپانی هند شرقی - وابسته به دولت استعماری انگلیس- نقشه‌ای رنگی از خلیج‌فارس تهیه می‌کند. در این نقشه رنگی که نسخه‌هایی از آن در وزارت خارجه انگلیس و مخزن اسناد سازمان ملل متحد نگهداری می‌شود، ۳ جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی به رنگ خاک ایران ترسیم شده است. کاپیتان بروکس نزدیک به ۱۲ سال برای تهیه این نقشه در منطقه خلیج‌فارس بود. 🔸در سال ۱۸۳۵ «ساموئل هنل» از سوی دولت انگلیس مامور تعیین حدود کشورها در خلیج‌فارس می‌شود. هنل در نقشه خود یک خط فرضی در آب‌های خلیج‌فارس ترسیم می‌کند که جزایر سه‌گانه در قسمت فوقانی- ‌شمالی- این خط فرضی قرار داشته و متعلق به ایران دانسته شده است. 🔸در ژانویه سال بعد -‌۱۸۳۶- سرگرد «موریسن» جانشین ساموئل هنل، ماموریت او را پی می‌گیرد و پس از مذاکره با شیوخ خلیج‌فارس نقشه‌ای که به تایید آنها رسیده بود را تهیه می‌کند. در این نقشه، جزایر سه‌گانه در عمق بیشتری از قلمرو ایران قرار گرفته است. 🔸در سال ۱۸۸۱ نیروی دریایی انگلیس بار دیگر نقشه‌ای از منطقه خلیج‌فارس تهیه می‌کند که در آن جزایر سه‌گانه و خاک ایران، رنگ مشترکی دارند. 🔸در سال ۱۸۸۶ دایره اطلاعات دولت انگلیس نقشه ایران را با رنگ یکسان جزایر و خاک ایران تهیه کرده و در ۱۲ ژوئن همان سال این نقشه از سوی وزیر مختار انگلیس در تهران به ناصرالدین شاه تحویل می‌شود. 🔸در سال ۱۹۰۸، دولت ایران امتیاز استخراج خاک سرخ -سنگ آهن- ابوموسی را به ونگهاوس آلمانی می‌دهد که دولت انگلیس به دلیل تیرگی روابط خود با آلمان، به ایران اعتراض می‌کند، دولت انگلیس در اعتراض خود خواهان کسب امتیاز استخراج خاک سرخ برای شرکت‌های انگلیسی است یعنی تاکید بر حاکمیت ایران... 🔸برای پیشگیری از اطاله کلام از ده‌ها سند دیگر، از جمله احکام دولت‌های وقت ایران برای انتصاب حکام و استانداران خود در بندر لنگه و جزایر یاد شده که بخشی از آن بوده است صرف نظر می‌کنیم. 🔻۴- حالا به موقعیت و شرایط زمانی که شورای همکاری خلیج‌فارس، این ادعای دیکته شده را مطرح کرده است، نیم‌نگاهی بیندازید. تمامی موارد بدون استثناء، هنگامی بوده است که آمریکا و اسرائيل و اتحادیه اروپا (به عنوان دنباله زائد آمریکا و رژیم صهیونیستی‌) از مقاومت ایران اسلامی و نیروهای مقاومت به وحشت افتاده‌اند و یا از پیشرفت‌های جمهوری اسلامی ایران در عرصه‌های علمی و نظامی به شدت نگران شده‌اند و دقیقاً در این‌گونه موارد بوده است که حاکمان «کشورنماهای» جنوب خلیج‌فارس (بخوانید پادوهای گوش به فرمان خود را‌) به برپائی نشست‌(!) و صدور بیانیه‌ای با تاکید بر حاکمیت جزایر سه‌گانه فرمان داده‌اند! 🔻ادامه دارد...