امروز از ینفر به شددددت عصبانی شدم، از اون عصبی شدنا که یهو سالی یکبار پیش میاد دوس داری طرفو... 😅 چند تا جواب توپ هم همون موقع اومد تو ذهنم بهش بگم به قول خودمون جلو همه ضایش کنم بشینه سر جاش ولی چون تو جمع بودیم( با تعدادی از خانواده و فامیل رفته بودیم باغ) یه نفس عمیق کشیدم، بدون اینکه فکر کنم بقیه از رفتارم چه برداشتی میکنن به بهانه انجام کاری زدم بیرون . بعد از حدود ربع ساعت بود آروم شدم و برگشتم، به خودم قول دادم برای له کردن این نفس لعنتی، برم با طرف ( البته بگما سریع عصبی نمیشم، حرفی که اون زد خییییلی بهم برخورد) خوب برخورد کنم و بجاش من از دلش در بیارم. لذت بخش بود 🖐🏻 چند ساعت بعدشم که برگشتیم خونه گویا عزیزان حسابشو رسیده بودن 😂 (بگم دلم خنک نشد دروغ گفتم ولی خب بیشتر از اولین تجربه خودم در 1400 لذت بردم) خیلی وقته احوالات نذاشته بودم ان شاءالله از این به بعد بیشتر میشه