❣ تشنه ام تشنه ی دیدار تو ای مونس جان🍀 رخصتی ده برسم سوی تو من نغمه کنان🍀 مدتی هست شدم واله و حیرانِ رخت🍀 فرصتی ده به من زار و نما رخ تو عیان🍀 قرن ها دور شدی با گنه و جرمِ بشر🍀 اینچنین بود نمودی رخت از خلق نهان🍀 عالم از هجر تو چون ابر بهاران شده است🍀 عقده ها مانده به دامان دلم چنگ زنان🍀 شکر ایزد که نمودی ز کرم ماراخویش🍀 خود رها از قفس وسوسه ی تنگ جهان🍀 تعجیل در ظهور مولایمان @man_montazeram