#من_منتظرم!
فرمود -همه برن بیرون بجز بچه‌های زهرا💔 میخوام وصیت کنم.... همه رفتن بابا چشم چرخوند ابی عبدالله
اومدن پشت در 🍂 دیدن عباس سرشو پایین انداخته 😔 صدا زد + داداش بیا -داداش مگه آقا نفرمودند فقط بچه های فاطمه؛ +عباس مژده بهت بدم بابام گفته تو هم پسر زهرایی ...