سلام و عرض‌ادب. لطف دارید. چشم اجازه بدید از اینجا شروع کنم که اگه بخوایم مبانی اسلام رو به یک شکل هندسی تشبیه کنیم ، مثلث بهترینه. یک ضلع مباحث اخلاقی، یک ضلع احکام و ضلع سوم اصول عقاید. ما اجازه داریم در مورد ضلع سوم هر چقدر که مایل باشیم "چرا" بیاریم و سوال مطرح کنیم. اصلا بدون اینکه منطق و ذهنمون قانع بشه نباید بپذیریم. مثلا اینکه از کجا معلوم خدا هست؟ اگر هست چند تاست و سوالات از این قبیل که اصول عقاید رو تشکیل میدن. و در ادامه درمورد پیامبر و ائمه و... اما در مورد ضلع سوم ما حق پرسش نداریم خدا لطف کرده و بعضی از حکمت های احکام رو به ما گفته اما ما حق نداریم بپرسیم چرا. اونها رو فقط خودِ خدا میدونه. مثلا چرا باید نماز بخونم روزه بگیرم ، حجاب داشته باشم و .... چرا؟ چون اگه ما خبر داشته باشیم از حکمت هاش اون موقع فقط بخاطر همون چیزا اون کار ها رو انجام میدیم نه بخاطر خدا. مثلا اگه خدا گفته بود اگه فلان نماز رو بخونی‌حتما به حاجتت که مثلا خونست ، ازدواجه، بچست، هر چیزی که‌هست میرسی، اون وقت اون نماز رو شما بخاطر خدا نمیخوندی بخاطر اون حاجت خودت میخوندی. اینکه فرمودید عادلانه ست که قطعا عادلانه ست.‌بخاطر همین میگن باید اصول عقاید رو بخونید و با منطق بپذیرید. اونوقت حالا این سوال نه، مثلا اگه یه مشکل بزرگ پیش اومد ، خدا یه عزیزی رو از ما گرفت، یه بچه معلول به ما داد و... از خدا نمیپرسیم که چرا ما ، شک نمیکنیم که خدا عادل هست یا نه.