◼️ حضرت علی اکبر علیه‌السلام در وقت شهادت هم می‌خندید و هم گریه می‌کرد... ⚡️لطمه‌زدنِ حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بر بالای پیکر ارباً اربای علی اکبر علیه‌السلام... نقل کرده‌اند: چون امام حسین «سلام اللّه علیه» به محل شهادت فرزندش علی اکبر «سلام اللّه علیه» رسید، دید رمق کمی دارد و جراحات بدنش شمرده نمی شود. خم شد و او را بو کرد و بوسید و فرمود: پسرم خدا بکشد قومی را که تو را کشت. ولی سید الشهدا سلام اللّه علیه چیز عجیبی مشاهده کرد. خوب دقت نمود؛ دید علی اکبر علیه السلام گاه می‌گرید و گاه می‌خندد. از علت آن سؤال نمود و فرمود: ای پسر!م تو را بین دو حال؛ می بینم بین حزن و شادی هستی ای نور چشمم؛ خبرم بده علت آن چیست؟ علی اکبر علیه السلام فرمود: ای پدرم! اما خنده ام به خاطر این است که به یک طرف نگاه می کنم می بینم جدّم رسول خدا صلی اللّه علیه وآله است و به دستش ظرف آبی است که شما وعده داده بودی. امّا بُکائی فَاِنّی نظرتُ الی هذهِ الجَهَه َأری جَدّتی الزّهراء علیها السلام جالسةً الی جَنبی ▪️اما گریه ام به خاطر این است وقتی به طرف دیگر می‌نگرم می بینم جدّه ام زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها در کنارم نشسته است تَنظرُ اِلی جَراحَاتی ثمّ تَنظر فی وَجهِک فتَلطمُ رَأسَها بیَدِها و هیَ تَبکی ▪️ به جراحاتم نگاه می کند و سپس به صورت شما نگاه می کند و با دستش به سرش لطمه می زند و گریه می کند. 📚موسوعه حضرت زهرا سلام الله علیها ج۶ص٣٠۴ 📚مجمع مصائب اهل بیت (نهاوندی) ص١٩٩