شبیه طلایهدار
باز این چه شورش است که در جان جادههاست؟! هوا هوای زیارت است. جادهها بیقراریشان را تاب نمیآورند. دلتنگ قدمهای عاشقان، بیتاب اشکها و هقهقها و تاولها.
بیابانهای گرم عراق صدایمان میکنند و ما از پشت پردهی اشکهای حسرت، لحظههای پر نور و شور و شعور سالهای گذشته را مرور میکنیم.
سیدالشهدای ما همان قدر که مولای نزدیکها و زائرهاست، امام دورها و محرومها و حسرتبهدلها هم هست. میدانیم ولی ... .
ما آدمهای محصور در زمان و مکان عادت نداریم به اینکه دلمان را با این منطقهای عقلپسند آرامکنیم. ما آرام کردن دل را با عاشقانههای میان موکبها یاد گرفته بودیم: با بوی چای عراقی و صدای «هله بیک، هله بیک» گفتنهای پیاپی میزبانهای مخلص موکبها.
دلمان میتپد برای اینکه دوباره توی سایتها و مغازهها دنبال کفش مناسب پیادهروی بگردیم؛ سراغ کولهی جادار و محکم بگیریم؛ لیست ملزومات سفر بنویسیم. میدانیم و حس میکنیم و کلنجار میرویم با بیآرامی دلمان و یادمان میآید که «طلایهدار زیارتنرفتهها» با آن حس غریب آسمانی که در صدای مهربانش نهفته بود گفت: «بُعد منزل نبود در سفر روحانی»
یادمان میآید دلِ تنگ و بیقرار او را و قدمهایی که هر سال به نیت گامهای مبارکش برداشته بودیم!
امسال همه به او شبیه شدهایم!
به قلم: نظیفه سادات مؤذّن (باران)
.▪️🔳༺
#اربعین #شوق_زیارت
#سیدالشهدا
#گروه_فرهنگی_تبار
🔗
#منگنهچی
╔═.▪️🔳༺.══╗
@mangenechi
╚══.🔳▪️༺.═╝