••• 🦋 دیروز قرارۍ داشتم؛ با ڪسۍ ڪه برایم ارزشمنده.. قبل رفتن سر قرار حمام رفتم؛ لباس تمیز پوشیدم؛ عطر هم زدم؛ وقتی موهایم را شانه میزدم جلوۍ آینه حواسم پرت شد!! گوشه‌ۍ آینه تقویمۍ ڪوچڪ چسبانده‌ام. نگاهم به تقویم افتاد؛ دیدم تقریبا دوماه دیگر رمضان است... باخودم میگفتم، من حتۍ براۍ رجب هم آماده نیستم! چه رسد به رمضان..! توۍ ذهنم صداۍ شیخ‌مرتضۍ را مرور میڪردم ڪه میگفت آقا جان! قبل رفتن به قرار خودت را زیبا ڪن؛ قبل آمدن مھمان خانه را تمیز ڪن؛ قبل رفتن به میھمانۍخدا خودت را آماده ڪن؛ آشغال‌هاۍ خانه‌ۍ دل را بگذار سر ڪوچه...