مرهم که نه اما خوب روی زخم میهن نمک پاشیدید. در پَستوی خانههایتان بودید و فرمان "لِنگَش کُن" میدادید. خوش خدمتیها هم نه برایتان نون شد و نه آب.
توهم "صدای مردم ایران" بودن، صدایتان را بلند کرد و شما را به این وضع انداخت.
انقلاب پوشالی ززآ آغاز نشده پایان یافت و در گورستان تاریخ دفن شد.
جمهوری اسلامی باقی ماند و شما سقوط کردید ...
ما از درختهای خیابان ولیعصر آویزان نشدیم و شما در میدان شهیاد هلهله و شادی نکردید
اما روزی رسید که حاضرید برگردید؛ حتی اگر لازم شد زندان هم بروید اما از این درد غربت نجات پیدا کنید ...
راستی خانم صالحی به همان خاک ایران که قسم خوردید، ارزشش را داشت؟