✒️📖✒️📖✒️📖✒️ 💠👈 سلسله سخنرانی های ″دولــت کــریمه″ 🎬 قسمت صد و شصت و یکم (از فایل شماره 34) 📘.. در بحارالانوار، ج15، ص148 مطلبی آمده که می گوید زمانی که عبدالمطلب برای تجارت به یمن سفر کرده بود (آن زمان یمن زیر نظر ایران بود) شبی فرماندار یمن عبدالمطلب را فرا می خواند به او می‌گوید می خواهم رازی به تو بگویم و می خواهم آن را پنهان کنی تا زمان ظهور پیامبر آخرالزمان🔆 فرا برسد. 🗣می گوید در شهر شما طفلی خوش رو و خوش قامت به دنیا آمده که یگانه اهل زمین🌍 است. در کتاب های بنی اسرائیل وصف او از ماه شب چهاردهم روشن تر است✨، سپس ویژگی هایی از پیامبر گفت و آهی کشید و گفت ای کاش در عصر ایشان بودم. بعد به عبدالمطلب گفت حواست باشد از یهودی ها این بچه را دور نگه دار که قصد کشتنش🗡 را دارند. ☝️این قضایا کاملا روشن می کند که جریان یهود و سازمان یهود🕍 به دنبال کشتن پیامبر بود و این قضیه اصلا برای جهان مسیحیت آن روز مثل روز مشخص بود که یهودی ها چنین کاری دارند و قرار است پیامبر را ترور بکنند ... یهود تلاش کرد تا نور نبوت را در اجداد پیامبر تطبیق بدهد، از 📚 طریق علم نسب شناسی اجداد پیامبر را شناسایی کرد و تمام تلاشش را کرد تا از تولد ✨پیامبر جلو گیری بکند. 👤جناب هاشم جد اعلای پیامبر (که بنی هاشم هستند) اهل مکه بود، اما قبرش در غزه فلسطین است. جناب هاشم از مکه برای تجارت به سمت شام 🏜 رفت و در مدینه مهمان رئیس یکی از قبایل مستقر در مدینه به نام عمر بن زید بن لبید شد. جناب هاشم با سلمی دختر عمر رئیس قبیله خزرج در مدینه ازدواج💍 می کند و این سلمی را به مکه می برد. وقتی این خانم حامله می شود طبق شرطی که هنگام ازدواج کرده بود هاشم باید این خانم🧕🏻 را برای وضع حمل به نزد خانواده اش در مدینه بازمیگرداند. این شرط را کرده بود که نزدیک وضع حمل من شد به مدینه بروم و پیش خانواده ام باشم. هاشم اینکار را انجام داد و زنش را به مدینه پیش خانواده اش برد و خودش از آنجا برای🏇 تجارت به سمت شام رفت. اما هنگام رفتن سفر به همسرش گفت احتمال دارد من از این سفر برنگردم خدا به تو پسری🧒🏻 می دهد از این پسرت خیلی خوب نگهداری کن. هاشم به غزه رفت (غزه فلسطین که آن زمان جزء شام بود) و بعد از پایان تجارتش می خواست برگردد، اما همان 🌛شب بیمار شد. ⁉️این سوال پیش می آید بیماری و مرگ ها.. آن زمان خیلی جوانمرگی مثل الان باب نبود! آن زمان عمرها را شما نگاه بکنید غیر از آن کسانی که در جنگ⚔ کشته می‌شدند بقیه مرگ‌ طبیعی می خواستند بمیرند اینقدر راحت نمی مردند، به هرحال شرایط زندگی و شرایط بهداشتی و شرایط غذای سالم، آب و هوای سالم🌳 .. همه اینها دخیل بود. بعد هاشم که مریض شد اطرافیانش را فرا خواند به مکه بروید، به مدینه که رسیدید به همسرم سلام✋ برسانید و به فرزندم که از او متولد می شود سفارش کنید و به او بگوید این بچه بزرگترین دغدغه ی من است. بعد قلم و کاغذی خواست و وصیت نامه ای📝 نوشت که بخش عمده ی آن راجع به پاسداری از فرزندش بود‌. ″بحار الانوار، ج15، ص51″. 👌اینها چه چیزی را می رساند، یکم حساس بشوید به تاریخ ‼️ علم چهره شناسی که حضرت موسی به آنها آموخته بود نسل به نسل 👨‍👩‍👧‍👦 بین آنها منتقل شده بود‌. اینها هاشم را با این علم شناسایی کردند، به خوبی می دانستند که پیامبر آخرالزمان از نسل ایشان است. هاشم را ترور کردند، اما تیرشان دیر به هدف خورد🎯، زمانی هاشم ترور شد که نطفه عبدالمطلب بسته شده بود و دیگر نمی توانستند کاری بکنند. 🖇ادامه دارد ... 🎤استاد احسان عبادی 161 ✒️📖✒️📖✒️📖✒️ ︽︽︽︽︽︽︽︽︽ @marefatemahdavi @arshiv_link313