✒️📖✒️📖✒️📖✒️ 💠👈 سلسله سخنرانی های ″دولــت کــریمه″ 🎬 قسمت صد و هشتاد ویکم (از فایل شماره 39) ✖️مشرکین با پشت پرده یهود آمدند شروع کردند جلوی دین اسلام را گرفتن 💥اولین حربه آزار و شکنجه🔰 👈وقتی تطمیع پیامبر سود نبخشید.. همان داستان معروف که رفتن به ابوطالب گفتن به پیامبر (ص) بگو به تو همه چیز می‌دهیم دست از این قضایا بردار، پیامبر فرمود اگر خورشید🌞 را در دست راست من و ماه🌙 را در چپ من بدهند دست بر نمی دارم.. وقتی دیدند تطمیع مالی پیامبر سودی نمی بخشد قریش برای مقابله با اسلام تصمیم گرفت شکنجه و آزار مسلمین⚔ را در دستور کار خودش قرار بدهد. 🌀در بین عرب ها خُب می دانید احساسات قومی قبیله ای زیاد است، اگر شما با یک قبیله دشمنی خونی هم داشته باشی ولی بروی از آن قبیله زن🧕🏻 بگیری تمام شد. بعضی از ازدواج های پیامبر هم دلیلش همین بود. این را بدانید بی عقل هایی که ازدواج پیامبر را مورد تمسخر قرار می دهند بعضی از ازدواج های پیامبر فقط در حد محرمیت بود یعنی اینکه رابطه زناشویی و اینها نبود فقط در حد محرمیت بود. ❓چرا؟ چون اولا آن زن به هر حالا یک سایه بالا سری به نام پیامبر در سر داشته باشد‌ و ‌بعد برای اینکه یک ارتباط قوی بین پیامبر و آن قبیله🤝 صورت بگیرد و آن قبیله حامی پیامبر (ص) بشود، چون پیامبر داماد آن قبیله می شد. بعضی از ازدواج ها دلیلش این بود. بعضی ها که نمی فهمند پیامبر را مورد تهاجم❌ و مسخره هم قرار می دهند، طرف تاریخ نخوانده می آید پیامبر را زیر سوال می برد.‌ 💭قبیله گرایی را برای این گفتم که وقتی پیامبر دعوتش را علنی کرد ابوطالب ایمانش را کتمان کرد. 👈ایمان آورد ولی ایمانش را پنهان کرد. شاید بگویید چرا کتمان کرد⁉️ به خاطر اینکه ابوطالب رئیس قبیله بنی هاشم بود. اگر ایمانش را علنی می کرد به هر حال بنی هاشم اکثرا آن زمان بت پرست بودند، ممکن بود ریاست ابوطالب را نپذیرند و ابوطالب را پس بزنند هم بشوند دشمن ابوطالب هم بشوند دشمن پیامبر. به همین خاطر ابوطالب ایمانش را کتمان کرد تا همچنان بنی هاشم 👥 از ابوطالب حرف شنویی داشته باشند و چون پیامبر هم از بنی هاشم بود، بنی هاشم به خاطر رئیس شان ابوطالب از پیامبر (ص) حمایت می‌کردند. به همین خاطر است تا زمانی که ابوطالب زنده بود مشرکین نمی توانستند علیه پیامبر✨ کاری انجام بدهند. بعد از وفات ابوطالب بود که دیگر کار بر پیامبر سخت شد. 👌مسلمانها براساس همین روحیه قبیله گرایی با حمایت هم قبیله های خودشان از آزار مشرکین در امان بودند ولی برده ها نه، برده ها 🧑🏽 چون برای آن قبایل نبودند، شکنجه های سختی می شدند و مشرکین هم واقعا به این نتیجه رسیده بودند که ما با همین شکنجه برده ها و سختگیری ها می توانیم جلوی گسترش اسلام را بگیریم. به همین خاطر در سال پنجم بعثت یعنی دو سال بعد از علنی شدن دعوت پیامبر در یک جلسه ای🗞 تصمیم گرفتند هر قبیله ای سختگیری و شکنجه خودش را بر مسلمانها بر عهده بگیرد. 👥 هر قبیله ای خودش مسلمان همان قبیله خودش را عذاب کند. اگر قبیله یک می رفت مسلمان قبیله دو را عذاب می کرد خُب قبیله دو عصبانی می‌شدند که توی قبیله یک 😤چه اجازه ای داری هم قبیله ای من را بزنی؟ اما خود قبیله دو می آمد مسلمان قبیله خودش را شکنجه می کرد اینجا دیگر دعوای قبیله نمی افتاد، خودشان هم قبیله خودشان را دارند می‌زنند. در سال پنج بعثت این قرارداد را مشرکین با همدیگر امضاء✏️ کردن که هر قبیله ای سختگیری و شکنجه بر مسلمانان قبیله خودش را به عهده بگیرد تا درگیری بین طوایف 👊 ایجاد نشود. به همین خاطر فشار بر مسلمان سخت تر شد‌. 💥این شرایط تحملش سخت بود، پیامبر به مسلمانهای مکه دستور داد برای رهایی از این آزارها به سرزمین حبشه هجرت بکنید🏇. در سال پنج بعثت مسلمانها به فرمانده ای جعفر بن ابی طالب برادر حضرت علی (ع) خاک مکه را ترک کردند و به سمت حبشه رفتند. ☝️با هجرت مسلمانها به حبشه پیام پیامبر اسلام از محدوده مکه فراتر رفت ✌️و مسلمانها توانستند در محیط دور از دسترس مشرکین تشکیلات خودشان را بازسازی کنند و به تجدید قوا بپردازند‌. این هجرت خیلی برای مشرک ها سخت شد، هیئت هایی را فرستادن برای بازگرداندن مسلمانها، که در رأس آنها عمروعاص بود. ولی چنین چیزی نشد و نجاشی جعفربن ابی طالب و مسلمانها را به آنها نداد. 🖇ادامه دارد ... 🎤استاد احسان عبادی 181 ✒️📖✒️📖✒️📖✒️ ︽︽︽︽︽︽︽︽︽ @marefatemahdavi @arshiv_link313