بر اساس این 5 رویکرد میتوان گفت که استقلال به لحاظ عمقی از مراتب تشکیکی برخوردار است. پیشتر گفته بودیم به لحاظ گستره استقلال هم برای یک
#ملت مطرح می باشد و هم برای یک
#امت.
بر اساس این 5 رویکرد اصلی ترین مرتبه استقلال آنست که یک ملت بر اساس هویت فطری و توحیدی خود برای سرنوشت خویش تصمیم بگیرد. یعنی بدترین نوع سلب استقلال یک ملت سلب استقلال هویتی و شخصیتی او می باشد. اگر یک ملتی هویت و شخصیت خود را از دست نداده باشد هر چه در مراتب رویین تر استقلال خودش را از دست داده باشد باز هم میتواند استقلال خود را در تمامی مراتب باز به دست بیاورد.
استقلال تربیتی آنست که یک ملت بتواند بر اساس هویت تاریخی خودش و نیز بر اساس فلسفه حیات خویش به تربیت نسلهای پس از خود بپردازد. اگر این مهم روی ندهد ما شاهد یک انقطاع نسلی خواهیم بود. شاهد نسلی خواهیم بود که با گذشته خود بیگانه است و با فردای خود ناآشنا فلذا استقلال تربیتی برای یک ملت نیز به شدت زیرساختی و مهم است.
استقلال فرهنگی که به نوعی امتداد اجتماعی استقلال تربیتی می باشد بدین معناست که یک ملت بایستی در تعلقات فرهنگی خودش مستقل باشد نه از آنکه از روی تقلید و غربزدگی هر آنچه که امپراتوری رسانه ای غرب بر سر دست گرفت آن را به عنوان تعلقّات فرهنگی خودش بپذیرد. زبان فارسی یکی از اصلی ترین تعلقات فرهنگی ماست که بایستی به شدت از آن حراست کنیم.
استقلال تمدنی نیز آنست که یک ملّت بر اساس هویت و تربیت و فرهنگ خویش تعلقات تمدنی خود را سامان بدهد. اینکه یک ملتی را دست بسته تسلیم تعلقات تمدنی غرب نظیر اسناد توسعه پایدار و مجامع به اصطلاح بین المللی کنیم عملا تن به استعمار نوینی داده ایم که در ساحت تمدنی از جانب غرب تحمیل می شود.
رویین ترین سطح استقلال، استقلال حکومتی می باشد که شامل عرصه های متنوع سیاسی، اقتصادی، بهداشتی، علمی، صنعتی و نظامی می باشد.
ما پس از انقلاب اسلامی با تشکیل نظام اسلامی توانستیم به استقلال سیاسی دست یابیم و به تدریج در ساحات دیگر استقلال خود را گسترش دهیم. اما بایستی توجه داشت تا رسیدن به قله اقتصاد راه پر پیچ و خمی پیش روی جمهوری اسلامی می باشد.
#استقلال
#اندیشه_توحیدی
#توحید_اندیشی
.