❌ چرا اینقدر بی منطق و ناشکر شده ایم!؟ ⭕ امروز در یک اداره مهم دولتی، کارمندی با شنیدن موسیقی انقلابی پخش شده از راهرو، با صدای بلندی که ارباب رجوع می شنید، گفت: انشاءالله این آخرین جشن انقلابتون باشه! تا از این بدبختی و بیچارگی در بیاییم و بتونیم آزاد باشیم و زندگی کنیم. و بعد بلند شد درب اتاق رو بست تا صدا تو نیاد. ⭕ خواستم جواب بدم اما مقداری تحمل کردم و بعد از دوستم در موردش پرسیدم. گفت: کارشناس ارشد این اداره است یه خونه خوب داره، ماشین شاسی بلند چینی و حقوقش هم حدوداً ۲۰ میلیونه. ⭕خانوادگی کشاورز بوده و پدرش توی روستا مشغول باغداری، اما ایشون به شهر میاد، درس میخونه، تو این اداره استخدام میشه و الان آدم موفقیه. ⭕ برام جالب بود و جای سوال، که چرا بعضی از ماها که وضعمون از بقیه بهتره و ماشین، خونه و کار خوب داریم از حکومت بیشتر می نالیم و حتی احساس می کنیم که ما رو بیچاره کرده و جلوی موفقیت ما رو گرفته! و حتی نمی گذاره حرف دلمون رو بزنیم! دقیقاً مثل همین آقای کارمند. ⭕ به نظرم این قبیل افراد بیش از اینکه مشکل سیاسی داشته باشند، دارای مشکل روانی هستند. فارغ از اینکه چه کسی بر آنها حکومت می کنه. نسبت به آنچه که دارند، قانع نیستند. حس غیر واقعی بدبختی و بیچارگی نمی گذاره تا از اون چیزهایی که به دست آوردن لذت ببرند. ⭕ اما باز همون سوال مهم که چی میشه اون کسی که نسبت به گذشته، در جمهوری اسلامی موفقیت و مال و منال بیشتری به دست آورده مخالف تر از دیگرانی میشه که کمتر از اون از نظام استفاده کرده اند.