🔰 چرا آمریکا، اسرائیل و حوزه عربی نگران تحولات سوریه هستند؟ (۱) 👤 🔸جدای از اینکه تحول راهبردی هفتم تا هجدهم آذر ماه سوریه بر مبنای طراحی شناخته شده و مستند چند ساله صورت گرفته است، آینده سیاسی و حکمرانی و مناسبات خارجی سوریه در ‌هاله‌ای از ابهام قرار دارد. اجلاس فوری کشورهای عربی در اردن و بیانیه نهائی آن‌ها و اظهارات افراد ارشد تحریرالشام و اظهارات مقامات آمریکایی و مواضع و عملکرد رژیم صهیونیستی مجموعاً از «نگرانی» حکایت می‌کند. بر این اساس واقعاً تصویر روشنی از آنچه خواهد شد وجود ندارد. افراد ارشد تحریرالشام ضمن خویشتنداری زیاد در بیان مواضع، سعی کرده‌اند با وعده‌های پررنگ اقتصادی نظیر افزایش ۴۰۰ درصدی حقوق‌ها، داخل را تحت کنترل قرار دهند و با وعده «شکل دادن به دولتی تکنوکرات» نگرانی‌های طرف‌های مختلف خارجی را برطرف نمایند اما به همان اندازه که عمل به وعده حل اقتصادی ـ به دلیل محدودیت‌ شدید منابع مالی ـ غیرممکن می‌باشد، تحقق وعده شکل‌گیری دولتی تکنوکرات ـ عمل‌گرا ـ هم که خواسته مشترک غربی‌ها و کشورهای عربی می‌باشد، دور از دسترس است. در میان گروه‌های چهار یا شش‌گانه شکل‌دهنده به گروه تحریرالشام هم درباره دولت عملگرا توافق وجود ندارد، چه رسد به حدود ۱۵ گروه اصلی که در بخش‌های مختلف سوریه فعال هستند. 🔸تخلف از وعده قبلی تحقق یک خلافت اسلامی هم مدعیان حکومت جدید را با چالش اساسی امنیتی داعش مواجه می‌گرداند. هم‌اینک و با از بین رفتن زندان‌ها، لااقل ۲۰ هزار نیروی داعش در سوریه به‌خصوص در نواحی شرقی و شمالی سوریه حضور دارند و در کمین گروه‌های تحریرالشام نشسته‌اند. این موضوع مهم است و سران مدعی حکومت در دمشق را در صورت پذیرش دولتی تکنوکرات تحت فشار شدید قرار می‌دهد و وضع داخلی را از کنترل آن‌ها خارج می‌کند. همین چند روز پیش بیانیه‌ای علمایی با ده‌ها امضا از کشورهای مختلف خطاب به سران تحریرالشام صادر گردید که در آن بر تأسیس یک دولت مذهبی و احیاء خلافت تأکید شده بود. گروه مدعی حکومت در دمشق با فشار امنیتی داعش و مطالبه علمایی که هر کدام در واقع پدران مذهبی تروریست‌های تکفیری کشور خود بوده و در ترکیب گروه‌های تروریستی سوریه سهم دارند، چه می‌خواهد بکند؟ تحریرالشام بزرگی این چالش را می‌داند. 🔸در سطح همسایگان و تا دوردست‌ها در حوزه عربی و اسلامی، احیاناً تنها ترکیه ایده خلافت را پشتیبانی می‌کند اما اولاً نه خلافتی از جنس داعش و نه با مرکزیت دمشق، ترکیه ایده «خلافت تکنوکراتیک سنی با مرکزیت آنکارا» یا شهری دیگر در ترکیه را مطلوب می‌داند. این ایده که منحصر به رهبران حزب عدالت و توسعه ترکیه می‌باشد، از یک‌سو خلافتی شریعت‌مدارانه از نوع آنچه داعش دنبال می‌نماید را رد می‌کند و از سوی دیگر بازخیزی خلافت از نوع اموی را رد می‌نماید. بنابراین می‌توانیم بگوئیم فعلاً همه آنانکه در سرنگونی دولت اسد به‌ هم رسیده بودند، در شکل دادن به «یک حکومت جایگزین» دچار اختلاف می‌باشند و این، سوریه را با چالش «استقرار» و چالش دولت مستقر مواجه می‌گرداند. 🔸الان کم و بیش مشخص شده همه آنانکه برای سرنگونی دولت متحد مقاومت همداستان و همدست شده‌اند در مورد «جایگزین»، یا ایده مشترکی نداشته‌اند یا آنچه در عمل با آن مواجه گردیده‌اند، ایده مشترک آنان را بر باد داده است. این را می‌دانیم که در داخل گروه‌های مسلح تروریستی سوریه اختلاف شدید وجود داشته و بارها کار به درگیری شدید مسلحانه میان آنان کشیده شده و این چیزی نیست که با پیروزی مشترک بر بشار حل شده باشد. برای گروه‌هایی که به مسایل معنوی آراسته نیستند و در عین حال به دین تمسک می‌‌نمایند تا به قدرت دست پیدا کنند، صحنه پیروزی، صحنه امتیاز و سهم‌خواهی است. پس یک سطح اساسی تعارض در داخل است که ماهیتاً و نتیجتاً تعارض امنیتی می‌باشد و با تعارض چند حزب سیاسی متفاوت است. 🔸در تغییر دولت در سوریه، ترکیه خود را دایرمدار می‌بیند و در تدارک ایجاد یک دولت تکنوکرات و مذهبی وابسته به خود در سوریه است، به گونه‌ای که مورد پذیرش منطقه‌ای و بین‌المللی قرار بگیرد و در آینده تقویت‌کننده تمایلات شریعت‌مدارانه در ترکیه نباشد، چرا که چنین تمایلاتی با ایده‌های پان‌تورانی اردوغان و حزب عدالت و توسعه در تعارض بوده و مانع همکاری کشورهای سکولار ترک در دو سوی خزر با پروژه مذکور می‌شود. اما آیا تحقق دولتی تکنوکرات و مذهبی بر مدار ترکیه در سوریه به سادگی نوشتن عباراتی است که رجب اردوغان و‌ هاکان فیدان روی کاغذ رقم زده‌اند؟ مسلماً خیر. چرا که این ایده در داخل سوریه معارض دارد، در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی هم معارض دارد. جمله دولت‌های عربی حتماً زیر بار چنین ایده‌ای نمی‌روند و این هزینه ترکیه را به ‌شدت بالا می‌برد. 🔻ادامه دارد... .