هوالحکیم
• صبح مراجعه کردم به بانک، نوبت گرفتم و منتظر ماندم.
شمارم ۱۲۱ بودم.
• هنگامی که باجه ۱۲۰ رو اعلام کرد کسی نبود مراجعه کنه ، بعد دیدم متصدی باجه به یکی از دوستانش که نوبت نداشت و نشسته بود چشمک زد که بیاد کارشو انجام بده .
• چند لحظه گذشت یکی از آقایان رفت سمت باجه گفت: آقا شما نوبت داشتید که رفتید کارتون رو انجام بدید؟
• یارو نگاهی به طرف کرد گفت عذرخواهی میکنم ..
با اینحال متصدی باجه با قیافه
#فول_حزباللهی و با وقاحت تمام برگشت گفت من متصدی این باجه هستم و صلاح میدانم کار این آقا رو بدون نوبت انجام بدم.
شما هم اگر شکایتی دارید مدیر شعبه پشت اون میز نشسته برید پیگیری کنید!
• یارو رفت به مدیر شعبه گفت و آب هم از آب تکان نخورد !
حق میدم به مردم که با دیدن این برخوردها از اسلام و مسلمانی سیر بشن!
✍ محمدجواد خواجهوند