❇️ اقسام ریا حدیث دوم از کتاب چهل حدیث امام ‏‌‎ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸 مقام اول؛ ریاکاری در عقاید 🔹 ۱. اظهار باورمندی به عقاید صحیح و به‌حق 🔹 ۲. ابراز تَنفّر از عقاید باطل 🔸 مقام دوم؛ ریاکاری در صفات 🔹 ۱. اظهار برخورداری از صفات پسندیده 🔹 ۲. ابراز انزجار از صفات ناپسندیده و رذائل اخلاقی 🔸 مقام سوم؛ ریاکاری در عمل (ریاکاری معروف) 🔹 ۱. خودنمایی در ادای عمل عبادی چه اصل عبادت باشد، چه کیفیت آن، چه در اجزای آن و چه در مانند آن. 🔹 ۲. تَرک ریاکارانه یک عمل پ.ن: تَرک گناهان، حتی اگر ریاکارانه باشد، امری پسندیده است. ‏‌‎ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻بدان که ریا عبارت از نشان دادن و وانمود کردن چیزی از اعمال حسنه یا خصال (ویژگی‌های) پسندیده یا عقاید حقه است به مردم، برای منزلت پیدا کردن در قلوب آنها و اشتهار (شهرت) پیدا کردن پیش آنها به خوبی و صحت و امانت و دیانت بدون قصد صحیح الهی. و آن تحقق پیدا می کند در چند مقام: مقام اول و آن دارای دو درجه است: اول آنکه اظهار عقاید حقه و معارف الهیه کند برای اینکه اشتهار به دیانت پیدا کند و منزلت در قلوب پیدا نماید. مثل اینکه بگوید: من کسی را جز خدا مؤثر در وجود نمی دانم. یا اینکه: من به غیر خدا توکل به کسی ندارم. یا بالکنایة و اشاره خود را معرفی کند به عقاید حقه. و این طور دوم رایجتر است. مثلاً صحبت توکل یا رضای به قضای الهی پیش آمد می کند، شخص مرائی (ریاکار) با یک آه یا یک سر تکان دادن خود را در سلک (جمع) آن جمعیت محسوب می دارد. 🔻درجه دوم آنکه عقاید باطله را از خود دور کند و نفس خود را از آن تزکیه (پاک) کند به قصد جاه و منزلت در قلوب، چه به صراحت لهجه باشد یا به اشاره و کنایه 🔻مقام سوم ریای معرفت پیش فقها، رضوان الله علیهم، است، دارای همین دو درجه است: یکی آنکه اتیان (انجام) به عمل و عبادت شرعی کند یا اتیان به راجحات عقلی نماید (فراگیری مسائل و مباحث برتر عقلی) به قصد ارائه به مردم و جلب قلوب، چه آنکه ذات عمل را به قصد ریا کند، یا کیفیت آن، یا شرط، یا جزء آن را، به طوری که در کتب فقهیه معترض اند. دیگر آن که ترک عملی کند به همان مقصود. ✅ای عزیز، برای یک خیال باطل، یک محبوبیت جزئی بندگان ضعیف، یک توجه قلبی مردم بیچاره، خود را مورد سخط و غضب الهی قرار مده، و مفروش آن محبتهای الهی، آن کرامتهای غیر متناهی، آن الطاف و مراحم ربوبیت را به یک محبوبیت پیش خلق که مورد هیچ اثری نیست و از او هیچ ثمری نبری جز ندامت و حسرت. وقتی دستت از این عالم کوتاه شد، که عالم کسب است، و عملت منقطع گردید، دیگر پشیمانی نتیجه ندارد و رجوع بیفایده است.‏