🔹هفتم: چرا مقامات جمهوری آذربایجان تاکنون از پاسخ به سوالاتی که درباره میزبانی تروریستهای ضد ایرانی در این کشور و همچنین نقش تبعه این کشور به عنوان عنصر اصلی هدایت و هماهنگ کننده عملیات ترویستی در حرم شاهچراغ که به شهادت ١٣ ایرانی منجر شد، به بهانههای متعدد از جمله بررسی موضوع طفره میروند اما در خصوص حادثه حمله مسلحانه به سفارت بلادرنگ به برچسب زدن تروریستی به ایران اقدام کردند و منتظر نتایج تحقیقات نشدند؟
🔹هشتم : یکی از ابهامات حادثه، این است که با توجه به عدم اطلاع و عدم موافقت یاسین حسینزاده، سفارت چه نقشی در انتقال همسر وی به جمهوری آذربایجان داشته است؟ کدام قواعد کنسولی در این روند نقض شدهاند و چرا سفارت در این خصوص علیرغم مراجعات مکرر شاکی، حاضر به پاسخگویی قانع کننده به وی نشده است؟ آیا رفتار سفارت در این خصوص مصداق جرم ناپدیداری اجباری -که البته جمهوری آذربایجان کارنامه فربهای در این خصوص در کشورهای مختلف دارد، یا مصداق فراری دادن یک فرد و نقض حقوق کودکان یک خانواده نیست؟
🔹نکته دیگر مشابهت قابل تامل موضعگیریهای رژیم صهیونیستی در این خصوص با موضعگیریهای دستگاه رسانهای و سیاسی باکو است. با توجه به موارد فوق میتوان گفت حتی اگر بپذیریم باکو در طراحی و به جنون رساندن یاسین حسینزاده (با توجه به مراجعات مکرر وی به سفارت، سوابق پزشکی و احتمالا اطلاع سفارت از روحیاتاش) نقش نداشته باشد، اما مشخص است که جمهوری آذربایجان به جای برخورد حقوقی با این موضوع؛ سناریوی مشترکی با رژیم صهیونیستی با هدف پروپاگاندی سیاه علیه ایران دنبال میکند.
🔹از اینرو این سوال مطرح است که هدف باکو و تل آویو از سناریو متهم کردن ایران در حادثه حمله مسلحانه به سفارت چیست؟ در پاسخ میتوان به مجموعهای از دلایل ذیل اشاره کرد:
🔹اول : جمهوری آذربایجان بعد از جنگ دوم قراباغ (٢٠٢٠)، با حمایت انگلستان، رژیم صهیونیستی و ترکیه فتنه ژئوپلیتیکی دالان تورانی ناتو را با شدت دنبال میکند، اما مواضع مقتدرانه ایران از جمله رزمایشهای سپاه و ارتش آن را ناکام گذاشته است، از اینرو امیدوار است با استفاده از این حادثه، موجب انفعال و عقبنشینی ایران گردد.
🔹دوم : جهش در توجه و حساسیت افکار عمومی ایران بویژه آذریهای غیرتمند به رویکردهای شیعهستیزی سیستماتیک جمهوری آذربایجان و پیوندهای ضدایرانی دولت باکو با رژیم صهیونیستی بشدت موجب نگرانی باکو شده است. جمهوری آذربایجان تلاش دارد با اطلاق «کمپین ضد آذربایجانی» به این حساسیت افکار عمومی ایران، هرگونه جهاد تبیین درباره رویکرد دولت باکو در ایران، ممنوع و سانسور شود، تا آنها در میدان خالی، ایدههای قومی را به جلو ببرند؛ از اینرو جای تعجب نیست که در بیانیه وزارت امورخارجه جمهوری آذربایجان، باصطلاح کمپین ضدآذربایجانی در ایران، عامل حادثه حمله مسلحانه قلمداد شده است؟!
🔹سوم : در دو سال اخیر با آشکار شدن ابعاد رویکرد ضد ایرانی دولت باکو از جمله طرح ادعاهای ارضی علیه ایران از سوی الهام علیاف در موضوع باصطلاح آذربایجان جنوبی، پیوند با تکفیریها و منافقین در آلبانی و طرح فتنه دالان تورانی ناتو، لابی دلاری و قومی باکو در ایران درپیشبرد اهداف باکو علیرغم همه سرمایهگذاری، دچار استیصال و مشکل شده است؟ از اینرو باکو تلاش میکند با سوء استفاده از فضای بوجود آمده از این حادثه، لابی مذکور جان تازهای بگیرد. بویژه اینکه جدیدترین ماموریت این لابی، مجاب ساختن مقامات کشور به تمرکز صرف به مسیر جمهوری آذربایجان در دالان شمال – جنوب و عدم توجه به سه مسیر دیگر (1.آسیای مرکزی، 2.دریای کاسپین و 3.ارمنستان) میباشد. توطئه ای که در صورت اجرا، موجب تحقق طرح «مایکل دورن» افسر سابق پنتاگون مبنی بر لزوم مهار ایران و روسیه با استفاده از موقعیت ژئوپلیتیکی جمهوری آذربایجان خواهد شد.
🔹چهارم: موضعگیری برخی از مقامات باکو در طرح ادعا علیه سپاه، ادعای تروریسم دولتی و یا موضوع تخلیه سفارت، بخشی از کارزار ضدایرانی محور غربی – عبری از جمله پارلمان اروپا در تروریستی خواندن سپاه، سناریوی ناکام فراخوانی سفرای اروپایی، و القاء ناتوانی ایران در تامین امنیت اماکن دیپلماتیک و در چارچوب طرح صهیونیستی مرگ با هزاران ضربه است.