🔸حدود ولایت پذیری از پدر و مادر و احترام به والدین تا کجاست؟ ☑️ پاسخ استاد رائفی پور: 🔺من روی مسأله احترام تأکید زیادی دارم و این حرف من نیست، حرف بزرگان؛ دین؛ مذهب؛ قرآن و روایات ماست و عقلانی نیز هست. 🔺در اینکه پدر و مادر ما را دوست دارند، شکی نیست. نمی گوییم که معصوم اند، بلکه خطا از آنها هم سر می زند. اما در اینکه نیت آنها خیر است؛ تقریبا اجتماع و اشتراک داریم؛ حتی اگر یک جا بد عمل کنند و درست تشخیص ندهند. مثلا ما را الزام کنند رشته دانشگاهی خاصی بخوانیم یا خدای ناکرده ما را به مسیر بدی بکشانند. 🔺ولایت پذیری از پدر و مادر به معنی واقعی کلمه یک تمرین است. شما می دانید که دوستتان دارند؛ هرچند غیر معصوم اند و امکان دارد خطایی هم از آنها سر بزند. اما از شما بزرگترند و تجربه دارند که پدر علم است.خیلی جاها حرفشان درست است و در برخی موارد هم ممکن است غلط باشد. اما عاشقانه ما را دوست دارند و ما نیز مأمور به این هستیم که به آنها احترام بگذاریم. 🔺این یک نوع تمرین است. یعنی شما با پدر و مادر خود تمرین ولایت پذیری می کنید برای پدر و مادری که معصومند. یعنی چه؟ در روایتی پیامبر می فرمایند: أنا و على أبَوا هذا الاُمَّة. من و علی پدر این امتیم. شما به پدر و مادر خودتان که معصوم نیستند و خطا دارند؛ احترام می گذارید و با این احترام گذاشتن یاد می گیرید که در مقابل پدری که معصوم است و خطا ندارد، چطور کرنش کنید. 🔺نکته بعد اینکه ما خطاب به آن پدر حقیقی می گوییم پدر و مادرم به فدایت؛ همین پدر و مادری که اینقدر دوستشان داریم و دوستمان دارند. پس یک نوع تمرین است؛ ما با پدر و مادر خودمان تمرین ولایت پذیری برای امام معصوم می کنیم. 🔺حدود این ولایت تا جایی است که ما را از دین خدا و مسیر الهی دور نکند. جواب پدر و مادر را ندادن که هنر نیست؛ هنر این است که وقتی ما را عصبانی می کنند؛ کظم غیظ کنیم و اجازه ندهیم شیطان از ما سواری بگیرد. این آیه قرآن است. 🔺در یکی ازاقلیت ها؛ پسر خانواده وقتی شیعه شد او را خیلی اذیت کردند. حتی پس از ازدواج با یک دختر شیعه؛ انگشت دست همسر او را قطع کردند و او و همسرش را خیلی اذیت کردند. در روز های خاصی که عبادت داشتند، این پسر هر روز می رفت و ادعیه را برای مادرش می خواند؛ مادر به او توهین می کرد اما پسر دست و پای مادرش را می بوسید و برمی گشت. او به مادرش می گفت شما ناراحتید که من شیعه شدم؛ اما پیامبر این دین به من میگوید که به شما احترام بگذارم. 🔺احترام به پدر و مادر یکی از کلیدهای سیر الی اللّه و رسیدن به خداست. اگر تا زمانی که به ما محبت میکنند؛ به آنها محبت کنیم؛ هنر نیست. زمانی که اعصاب ما را خورد می کنند؛باید صبوری کرد. این قابل جمع است. مثلا اگر پدر به پسرش بگوید نماز نخوان؛ دروغ بگو یا غیبت کن پسر می تواند بگوید شرمنده؛ نمی توانم. 🔺مورد دیگر در خانواده ای که مسلمان بودند؛ اما در واقع اثری از اسلام در خانواده آنها باقی نمانده بود؛ پسر این خانواده تغییر کرده بود. پدرش او را اذیت می کرد مثلا عمدا برای خراب کردن نماز او سگ به خانه آورده بود. این پسر یک روز که پدرش بیمار بود؛ تا صبح بالای سر او نشسته بود. پدرش بیدار شده بود و دیده بود او بیدار است اما برادرش خواب است. اشک در چشمان پدر حلقه زده بود. پسرش گفته بود دین و مذهب من می گوید بالای سر تو بیدار بنشینم. ایشان می گوید بعد از آن پدرم تغییر کرد و به نماز و سایر اعمال من کاری نداشت. 🔺ما باید اسلام را در عمل نشان دهیم؛ نه باحرف. آن موقع بدترین پدر و مادرها هم برمی گردند. قدر پدر و مادرتان را بدانید. برخی افراد حتی با وجود تحقیر توسط پدر و مادر؛ باز هم دین داری میکنند و به آنها احترام می گذارند. چنین شخصی ثانیه به ثانیه ثواب می کند؛ خوشا به سعادتش. 🇮🇷 اینجاست 👇 http://eitaa.com/joinchat/2273312768C3a2be2e04f