به نام مادر از همان کودکی یادمان دادند که دعای مادر در حق فرزندش مستجاب می‌شود، شاید برای همین است که هر کجا از این روزگار و مردمانش دلمان گرفت، آسوده خاطر خودمان را به دامان مادری مهربان سپردیم. حاج قاسم نمی‌دانم! شاید شما هم معجزه‌ها دیده بودید که از همان زمان جنگ و در پس صدای تیرها و خمپاره‌ها با خیالی راحت، فقط ذکر «یا زهرا سلام الله علیها» را زمزمه می‌کردید. هنوز هم بُغض صدای شما توی گوشمان زنگ می‌خورد آنجا که می‌گفتید: «من معجزه زهرا(سلام الله علیها) را در هور دیدم» کسی چه می‌داند. شاید، مادر شما را برای کاری برتر و بالاتر می‌خواست؛ برای مالکِ اشتری، کسی چون مولایش علی‌ (علیه السلام)..... ایام فاطمیه برای شما رنگ و بوی دیگری داشت، دهه‌ای به وسعت تمام حرف‌های نگفته، تمام دلتنگی‌ها برای دوستان شهیدتان. کسی چه می‌داند حال و هوای فاطمیه برای شما چگونه بود. اصلا چرا کرمان و چرا آن حسینیه همیشگی....!! شاید می‌خواستید دلتان را گره بزنید به محبت مادری که بعد از هزار و اندی سال وقتی هر کجا صدایش زدید، جوابتان را داد و نخواست چون حسینش (علیه السلام) تنها بمانید. حاج قاسم کاش بودید و از رازهای مگو برایمان می‌گفتید. کاش بودید و دلمان قرص بود هنوز هم مالک اشتری هست. حاج قاسم پدرِ مهربان کشورم ایران. می‌دانم حواستان هست به ما؛ به بازیگوشی‌ها و دلتنگی‌هایمان. دعا کنید در حقمان، دعا برای عاقبت بخیری..... ✍اعظم چهرقانی 🔶https://eitaa.com/masajedmarkazi