مهارت سخنوری در حلقه‌های تربیتی «بیان مطالب به صورت کلامی»، یکی از مهم‌ترین شیوه‌های رساندن پیام و تربیت دیگران در کار فرهنگی و آموزشی است. سرگروه یا مربی که نتواند آموخته‌ها، اندوخته‌ها و اندیشه‌های خود را به صورت مطلوب، به دیگران منتقل کند، آن دانسته و اندوخته، بی ثمر می‌ماند. کلام، بر دیگران تأثیر می‌گذارد. اگر سخن سرگروه یا مربی ، از ویژگی‌های فنّی و مهارت‌های لازم که در «فنّ خطابه» مطرح است، برخوردار باشد، تأثیر سخن را چند برابر می‌کند، هر کس بتواند سخن خویش را به طور مؤثّر و نافذ، در دل و جان مخاطبان بیشتری بنشاند، موفق‌تر است. در حدیثی، از علی علیه السلام نقل است که: «احسَنُ الْکَلامِ ما زانَهُ حُسْنُ النِّظامِ وَفَهِمَهُ الخاصُّ والعامُّ؛بهترین سخن آن است که نظام نیکو آن را آراسته باشد و خواص و عامه مردم آن را بفهمند.»شناخت این «حسن نظام»، چیزی است که در علم بلاغت و فن خطابه روشن می‌گردد. از این رو، آنچه در این بخش از نظر شما می‌گذرد، نکاتی است که هم به شیوه‌های ایراد سخن در حلقه‌های تربیتی مربوط می‌شود، هم به کیفیّت تنظیم مطلب و هم تمرین‌های عملی و کسب مهارت‌های تجربی؛ به علاوه، از آن جا که معیار فهم و دانش هر کس از روی سخن و کیفیّت بیان او ارزیابی می‌شود، سزاوار است که «آداب سخن گفتنِ» نیک و شایسته را بیاموزیم. به قول سعدی: تا مرد سخن نگفته باشد     عیب و هنرش نهفته باشد و این ترجمه‌ی کلام علوی علیه السلام است که:«المرءُ مخبوءٌ تحتَ لِسانِه» مولوی هم به همین نکته اشاره می‌کند: آدمی مخفی است در زیر زبان     این زبان، پرده است بر درگاه جان چون که بادی پرده را در هم کشید     سرّ صحن خانه شد بر ما پدید کاندر آن خانه، گهر یا گندم است     گنج زر، یا جمله مار و کژدم است یا بر آن گنج است و ماری بر کران     زان که نبود گنجِ زر بی پاسبان ماهیّت سخنوری سخنوری، صرف سخن گفتن در یک جمع نیست، بلکه «برانگیختن» افراد است؛ چه نسبت به انجام یک کار، چه نسبت به باز داشتن از یک عمل. از این رو، در سخنوری چنان باید سخن گفت که مستمعان برانگیخته شوند و دارای انگیزه‌ی «عمل» یا «ترک عمل» شوند. به همین دلیل است که سخنوری یک «هنر» است و ویژگی‌های خاصّی را می‌طلبد. مثلاً، باید چنان سخن گفت که شنوندگان، برای جهاد، انفاق، کار، تحصیل، خدمتگزاری و ایثار برانگیخته شوند، یا از اموری همچون گناه، تنبلی، ترس و عقب نشینی، دنیاگرایی و حرص، تکبّر و خودبرتربینی، و ... دست بکشند. این در سایه‌ی تأثیر پذیری روحی شنوندگان و تأثیر گذاری نیرومند گوینده در دل و جان شنونده است و «هزار نکته‌ی باریک‌تر ز مو این جاست.» برانگیخته‌ها، یا بر اساس «مهر» و «محبّت»است، یا بر پایه‌ی «کین» و «نفرت»؛ یعنی، یا باید در دل طرف، شادی، عشق، امید و مهربانی آفرید، تا تحریک به عمل شود، یا باید سردی، افسردگی و ناخوشایندی پدید آورد، تا ترک کند. آنچه در این مسأله به «گوینده» کمک می‌کند، عبارتست از: ـ عامل درونی شورانگیزی . ـ روش تدریجی در برانگیختن مخاطب . ـ موقع شناسی زمانی و مکانی . ـ نکته سنجی و دقّت در ویژگی‌های شنوندگان . ـ تناسب میزان انگیزش با موضوع . ـ طبیعی بودن شورانگیزی، و تصنّعی نبودن آن 🔍 •┈┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈┈• ✅ با ما همراه باشید.. کانال فعالان تربیتی، فرهنگی استان زنجان 🆔 @salehinzn