برش هایی از 📚" پرواز بغداد - بهشت" (۱)
💎💎
زندگی نامه
مأمور اداره کل آمار و ثبتاحوال روی شناسنامه نوشت: اول فروردین 1335؛ درحالیکه دو سال از این تاریخ میگذشت. چیزی به نوروز ۱۳۳۷ نمانده بود. ( تاریخ دقیق تولد: بیستم اسفندماه ۱۳۳۷) «قاسم» فرزند «حسن» در دامان «فاطمه» گریه میکرد؛ امّا بقیه خوشحال بودند، هیچکس باور نمیکرد شصتویک سال بعد، قاسم در حین شهادت بخندد و میلیونها آدم در سراسر جهان، گریه کنند!
قاسمِ حسن، اهل رابُر کرمان بود؛ جایی بین کرمان و بندرعبّاس. او در قـلب نقشۀ ایران و در روستای قنات ملک در دامنۀ تپهها به دنیا آمد. به روایت جدّ سلیمانیها، امیرمحبّت، فرزند امیر کمال از عشایر خمسۀ فارس و از سرداران سپاه نادرشاه افشار بود. در سال 1349 درحالیکه درسهای دبستانش تمامشده بود؛ مجبـور شد برای گذران زندگی، بهعنوان کارگر ساختمانی به کرمان برود. چند سال بعد که دیپلمش را گرفت، به استخدام اداره آب کرمان درآمد. سال 1355 بود و هنوز شعلـههای انقلاب اسلامی، فراگیـر نشده بود. دو سال بعد که انقلاب پیـروز شد، حـال و هوای قاسم هم تغییر کرد. دیگر نمیتوانست صبحِ زود به اداره آب برود و عصرها بیخیـال دربارۀ اتفاقـاتی که در تهـران و شهرهای دیگر میگذشت، به خانهاش برگردد. شایـد بشود بیستوچهارم آذرماه 1357 را که در مسجد امام (ملک سابق) کرمان با حضور حجتالاسلام حجتی کرمانی اجتماع عظیمی برپا و پسازآن راهپیمایی مردم با مخالفت و خشونـت مأمورین ستـمشاهی روبهرو شد، عامل مهمی در شعلهورشدن آتش انقلابیگری حاج قاسم دانست. در این درگیری «فرامرز دادبین»، «غلامحسین مهدوی» و «سیدحسین حسینی» به شهادت رسیدند و شماری هم زخمی شدند.
ادامه دارد...
🔍
#شهدا
#شهید_سلیمانی
#حاج_قاسم
#کتاب
#کتاب_سال
#کتاب_منتخب
#کتاب_پرواز_بغداد_بهشت
•┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈•
✅ با ما همراه باشید..
کانال فعالان تربیتی، فرهنگی استان زنجان
🆔
@salehinzn