🔻محبت، دوستی و علاقه به عضویت در گروه
دوستی میگفت: «نوجوان که بودم، هر از گاهی پدرم، به شکلی که کاملاً مشخص بود، مرا می نشاند و نصیحت می کرد. من هم لحظه شماری میکردم که هرچه زودتر، نصیحت ها تمام شود و بروم دنبال کارم. اصلاً انگار در آن لحظات پر ملال، و همراه با نصیحت شنیدن از دو لب پدرم، ملائکه عذاب، داشتند قیر داغ روی سرم می ریختند. هرچه بزرگتر شدم و عقلم بیشتر رسید، که ای کاش هیچ وقت بزرگ نمی شدم و عقلم کلاً نمی رسید!، دیدم ای دل غافل، مثل اینکه مواجهه با زندگی، آنقدر ها هم که ما ساده گرفته بودیم، نیست؛ و در همان لحظات بود که فریاد زدم: پدر جان؛ چرا آن روزها که نصیحتم میکردی و من داشتم با دکمه های پیراهنم ور میرفتم، دعوایم نمی کردی؟ اگر این کار را کرده بودی، یا از خانه فرار میکردم و تکلیفم معلوم بود، یا اینکه آدم می شدم. ولی در حال حاضر یک آدم بلا تکلیفم که بیشتر دارم حسرت گوش ندادن به حرف های بابا و امسال بابایم را میخورم.» حرف چندان هم غلط نبود ولی خوب روحیه نوجوانی همین است. پس باید راه نصیحت را یاد بگیریم که مخاطب آن را پس نزند.
🔍
#مهارتی
#تربیتی
#نوجوان
•┈┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈┈•
✅ با ما همراه باشید..
کانال فعالان تربیتی، فرهنگی استان زنجان
🆔
@salehinzn