هوالرحمن از یک تار مو تا کولوسنوم عزیزان من ؛ اگر یک تار مو ""زنی و دختری"" از روسری اش بیرون است، لازم است بدانیم ؛ این یک تار مو نیست ، یک آغاز است. آغازی برای ریشه کنی یک تمدن ، یک فرهنگ ، یک ملت و یک سرزمین. ممکن است عمر من و شما کفاف نکند تا شاهد نابودی کامل نسل ، اسم ، اصالت ، ارزشهای خانوادگی ، آبرو و اعتبار خودمان و همچنین همه داشته های فرهنگی، ‌ تاریخی و تمدنی این ملت باشیم. اما لازم است بدانیم؛ همه چیز از بی تفاوتی ‌و ‌ نا باوری ما نسبت به این یک تار مو ، آغاز میشود، حکایت این یک تار مو ، حکایت یک فضله یک موش است در درون یک دیگ غذا. همین یک تار مو توانست به بخشی از مردم ما القا کند ؛ سگ داری از بچه داری لذت بخش تر و‌پرفایده تر است . کاری کرد که عده ای باور دارند ، سگ از فرزند، از کاشته و زاییده خودشان با وفا تر است. این انتهای نقشه نیست . این مسیر پایان خاصی ندارد ، حد یقف و سقف ندارد ، نه در اروپا داشته و نه در ایران خواهد داشت. خانواده هایی که با سگ همزیستی دارند ، تا مرحله همزیستی و اینکه فضله موش نجس نیست هم بجلو رانده میشوند. همانطور که واژه ناموس در نزد عده ای از همین جماعت، بی معنا شده است . همانطور که در نزد همین ها؛ ارزش هایی مانند ؛ اصالت خون، نژاد ، اصل و نسب خانوادگی، ملت ایران، قداست این سرزمین ، حتی وجود دشمنانی که ایران قوی و یک پارچه ، آنها را بشدت عذاب میدهد بی معنی شده است . کسی که اصالت ندارد ، ناموس ندارد ، میهن ندارد ، دین ندارد و... آیا میتواند در مقابل داعش و تهاجم خارجی مقاومت کند ؟ آیا انگیزه ای برای اینکه به هنگام وقوع سیل و زلزله به همنوعان خود کمک کند خواهد داشت ؟ عزیران من ؛ کینه و خواسته دشمنان این ملت حد یقف و سقف ندارد. محدود به یک تار مو نیست ، محدود به نگه داری سگ در درون منزل نیست . محدود به کاهش جمعیت ایران نیست . محدود به خوردن فضله موش نیست . محدود به بی ناموسی نیست، محدود به تجزیه ایران نیست .. دشمنانی تاریخی این ملت ، بر اساس یک طرح و نقشه بسیار قدیمی و پیچیده ، میخواهند ؛ ایران ما را پاره پاره کنند ، هویت ایرانیان را بگیرند و ایرانیان را در جایگاه خدمتگذاران و نوکران خود (نوکران آمریکا، اروپا، اعراب و یهودیان) در آورند، عزیزان من ؛ ملت های بزرگ در طول تاریخ با همین تارهای مو، با همین نگهداری سگ، با از بین رفتن تقدس همین واژه ها مانند ناموس ، ملت ، سرزمین ، فرهنگ و... نابود شدند . حکومت و تمدن مسلمانان در آندلس با همین تار مو نابود شد . زرق و برق کاذب مادی را از روی هند و ترکیه کنار بزنید و حقیقت حال این دو کشور را ببینید. نسل فعلی این دو کشور قادر به خواندن شناسنامه پدربزرگ خودشان نیستند،** البته اکثر کشورهای دنیا هم اینگونه اند. زیرا شناسنامه پدر بزرگ آنها با خط رسمی کشورشان نوشته شده است و اینها امروز با حروف لاتین می نویسند. در حالیکه اینها نسل دوم دوره استعمار نو هستند . نسل پنجم ‌و ششم ترکیه ای ها ، حتی سرزمین هم نخواهند داشت، ، بر روی این کره زمین نمیتوانند بفهمند متعلق به کجا هستند. همه ما نقش سیاه پوستان افریقایی را در همین تیم های اروپایی در جام جهانی فوتبال قطر دیدیم ، نقش آنها مانند نقش همان بردگان و گلادیاتورهایی است که این بار بجای کولوسنوم، مجبور بودند در مستطیل سبز ، جهت خوشایند اربابانشان ، به امید آزادی ، به امید یک احترام ، به امید داشتن نان و آب و مسکن بجنگند. نسبت آن روز بردگان آفریقایی با اربابان اروپایی خود به مانند نسبت این بازیکنان با صاحبان ثروت و قدرت و سیاست در اروپا ی فعلی است و تغییری نکرده است ، فقط شمشیر و نیزه به توپ و دروازه تغییر کرد ، کولوسنوم به مستطیل سبز تبدیل شد. همین. آیا آرزوی ایرانیان، بردگی برای اروپاییان و گلادیاتور شدن است؟ سهم شما در نجات کشور ایران از این سقوط و نابودی تمام عیار فرهنگی و رفتاری نسل جوان و در تذکر به خانواده های بی توجه و در تامین امنیت اخلاقی و رفتاری نسل آینده خود چه میزان است؟ سلامت باشید ۱ دی ۱۴۰۱