با زبانش خبر گذاشته‌است در عوالم اثر گذاشته‌است در مناجات خود به بیت خدا رو به هر بنده در گذاشته‌است ای که بیمار روز و شب هستی! نسخه را در سحر گذاشته‌است بین سجاده مهر او ؛ یعنی در صدف یک گهر گذاشته‌است پینه‌ی مهر بر جبین دارد یا که خورشید اثر گذاشته‌‌است منتی در رساله‌های حقوق به حقوق بشر گذاشته‌است از نیاز گدا به دستانش روزی بیشتر گذاشته‌است به مزارش ضریح حاجت نیست مَه کجا تاج سر گذاشته‌است باقیاتی برای اصحابش گنج خمس عشر گذاشته‌است در مناجات ، روضه‌ هم خوانده‌ست در غذایش شکر گذاشته‌است ▪️▪️▪️ آسمان‌ست و ساحتش این‌ست آفتاب‌ست و رویتش این‌ست دوش او از طناب همیان زخم اثرات سخاوتش این‌ست خرقه‌ای را خرید و بخشیده مرد بخشنده عادتش این‌ست حجره‌اش سوخت ، سجده را نشکست وجه تمییز طاعتش این‌ست رنگ او می‌پرید وقت نماز رنگ‌وبوی عبادتش این‌ست صفحات مکارم‌الاخلاق گفت: جنس نجابتش این‌ست یک دعا کرد و ابرها بارید برده‌ی او کرامتش این‌ست بوده بیمار کربلا امّا به خدا دین ، سلامتش این‌ست خطبه‌‌ خوانده‌ست و تیغ زد به ستم آری آری رسالتش این‌ست مملو از اشک بود ظرف وضوش ماجرای طهارتش این‌ست مرد تنهای کاروان بوده آه ، درد اسارتش این‌ست مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران https://eitaa.com/masham14