رو تند گذاشتم رو میز و غذا رو کشیدم و صداش زدم اومد نشست و مشغول شد
محمد:به به چقدر خوشمزه شد
فاطمه:نوشِ جانِت عزیزم
محمد:فاطمه خانومم؟
فاطمه:جانم؟
محمد:من بهم ماموریت خورده فردا باید برم
با این جمله انگار همه ی خستگیا به مغزم هجوم اورد...
نویسندگان:فاطمه زهرا درزی و غزاله میرزا پور