#متن_خاطره
🌷 وحیدیک خصوصیت داشت که هیچ وقت مستقیم وارد بحث مذهبی نمیشد؛ اما به گونهای سخن را آغاز میکرد که در نهایت منجر به این میشد که مخاطب، خودش از او سؤال کند و بخواهد که دربارهٔ مذهب برایش حرف بزند. برای وحید، دانشگاه، بازار، مهمانی، قطار و تاکسی فرقی نمیکرد؛ او هدفی داشت به گسترۀ تمامی عرصه های زندگی. گاهی برخی دوستانش از این گفت و گو ها کلافه میشدند؛ برای نمونه، یکبار یکی از دوستان به او گفت: وحید! اینکه شما در تاکسی حرف میزنی، ما که دوباره این آدم را نمیبینیم تا بحث ادامه پیدا کنه، خب چرا شروع میکنی!؟ وحید گفت: من یه چیزی میگم، اگه خدا در اون هدایت را قرار بده، خودش بیدار میشه و میره دنبالش.
📚 از کتاب فهم زمانه، شهید عبدالحمید دیالمه
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
🌙شبتان شهدایی
🔶در
#مسیر_هدایت باشید👇
https://eitaa.com/joinchat/4064215247Ce759d422ac