حکایت امثال این اصلاح طلبهای خیانت کار جناب جهانگیر و روحانی حکایت یک روباهی هست که می‌گویند روباهی برای اینکه بتواند از خود بزرگی نشان دهد و بزرگ حیوانات شود رفت خودشو رنگارنگ کرد و بصورت یک حیوان بسیار زیبا و همچنین جذاب و رنگارنگ درآورد و آمد بین حیوانات جنگل تا خودی نشان بدهد حیوانات جنگ که تا اون روز هیچ حیوانی مثل او زیبا و رنگارنگ ندیده بودند همه به وجد آمدند و شگفت زده شدند از دیدن این حیوان جدید بسیار زیبا 《روباه 》 همه جمع شدند و گفتند بیایید این حیوان جدید رو رئیس حیوانات بگیریم برای خودمان که واقعا لیاقت بزرگی را دارد پس از اون به بعد حیوان جدید ( روباه رنگارنگ )رئیس حیوانات شد و همه اطاعت می‌کردند از او شیر و پلنگ و ببر و فیل همه درخدمت او و کوچکی می‌کردند یک روز حیوانات قرار گذاشتند که این رئیس جدید بیاید سخنرانی کند برایشان ، و از روباه خواستن که برود بالا روی جایگاه بنشیند و صحبت کند روباه رنگارنگ رفت بالا نشست و مشغول صحبت شد برای کی؟ برای شیر سلطان جنگ😔 برای ببر😂 برای فیل .. برای پلنگ ... تا مشغول صحبت شد ، از 《سر و صداش》همه فهمیدن که این حیوان رنگارنگ روباه بوده و به اونها کلک زده و خودشو در جایگاه رئیس جنگل جا زده 😔😔 همه حیوانات ناراحت شدند و گفتند روباه رو چکار ریاست برحیوانات بزرگ ... و این بود که شیر ناراحت شده و او را به پایین کشید و شکمشو پاره کرد شیر گفت روباه تورو چکار ریاست بر ما حالا هم قضیه این جماعت و مردم همینه مردم اگه بیداری پیدا کنند و بشناسند این جماعت بی لیاقت رنگارنگ رو حتما اینها رو کنار خواهند زد.