استاد ، حضرت آیةالله جوادی آملی:
"خدا مرحوم ابن ادریس حلی را غریق رحمت کند! این ابن ادریس از فقها و فحول فقهی ما است.
او کتاب قیمی دارد به نام سرائر، در مقدمه آن نوشته که بزرگان دین به طلبه ها و فرزندانشان می گفتند وقتی از حجره و حوزه بیرون آمدید، می خواهید جایی در بازار بنشینید تا خستگی شما رفع شود، «لا تجلسوا فی الأسواق إلا عند ورّاق أو زرّاد»؛
فرمود وقتی می خواهید در بازار بنشینید یا کنار آن جایی که بحث از علم و مبارزات علمی و مناقشات فکری و کتاب و مانند آن است بنشین، یا آن جا که سلاحفروشی می کنند بنشین، «لا تجلسوا فی الأسواق إلا عند ورّاق أو زرّاد». قبلاً که چاپخانه و چاپ نبود، بازار ورّاقان رایج بود؛ ورّاقان کسانی بودند که نسخه های خطی را می گرفتند برای صاحبانشان می نوشتند، صحافی می کردند، کتاب فروشی به معنای نسخه خطی فروشی می کردند، ورّاقی می کردند و می نوشتند، آن جا سخن از علم و فهم و ادب و عقل بود. فرمود جایی بنشینید که چیزی بفهمید و اگر آن جا خسته شدید، جایی بنشینید که آن جا سخن از زره، سپر، شمشیر و خُود است؛ یا علم یا جنگ! «لا تجلسوا فی الأسواق»، این سفارش رسمی بود. اینها فهمیدند عاشورا یعنی چه، اینها فهمیدند که اشک وسیله است نه هدف، اینها کلام علمی علوی را که «وَ سِلَاحُهُ الْبُکاء» فهمیدند. گریه، شمشیر است؛ گریه، سپر است؛ گریه، نیزه است؛ گریه، خُود است؛ گریه، لباس نیست که انسان تن کند، رزم است؛ چه گریه نماز شب که با دشمن درون می جنگد و چه گریه حسینیه که با دشمن بیرون می جنگد. آن که بگرید و نیزه نگیرد، گریه نکرده است. اگر خواستیم بفهمیم گریه یعنی چه؟ به ما فرمودند: «وَ سِلَاحُهُ الْبُکاء». ما ،هم آه داریم که اسلحه ماست، هم آهن داریم که اسلحه ماست؛ یکی برای دشمن درون و یکی برای دشمن بیرون «وَ سِلَاحُهُ الْبُکاء»"
🌴🌴🌴
🆔
eitaa.com/masirsiasi