آخرین سالی که ایام اعتکاف بود خیلی سعی و اصرار کرد که حتما حاضر باشه.
هر چهارتامون هی به شکل های مختلف بهونه آوردیم که نره چون روزها طولانی بود و روزه واجبشم خیلی سخت بهش میگذشت.
بهش گفتیم برات سخته، سه روز روزه و اذیتای روزهای طولانی و احتمال و خطر بیماری تو شلوغی و نزدیک هم خوابیدن جمعیت و ...
هر بهونه ای میشد آوردیم که نره، ولی گفت...