هدایت شده از [ اقتصاد نیوز ]
🍀🌹 🍀🌹 🍀🌹 🌠 می بینید انسانی که طهارت داشته باشد خوابهای خوش می بیند. و این خواب این است که نفس ناطقه ارتباط پیدا کرده است به سلسله طولی علل، به عالم کتابها؛ کتاب مبین، ام الکتاب، به پایین ترها، به برزخ، پایین ترها ، بالاترها ، مربوط به سعه ی وجودی اش. و اگر بالاتر ها را ببیند خواب دیر تعبیر می شود. تا باید نازل بشود، به وقتش، در این نشئه. اینها که دم دستی اند، اینها را که می بیند، زود تعبیر می شود چون در شرف تعبیر شدن اند. خب این دلیل بر تجرّد نفس است؛ نفس در بدن منطبع نیست. اگر منطبع بود که نفس منطبعه که خبر نمی یافت از حقیقتی که باید برای بعدها، مستقبل پیاده بشود. حالا این معنا را بیاورید در بیداری. این حدّ نفس ما را ببرید بالاتر، قوی تر، شریف تر، عالی تر، الهی تر؛ برسید به انسانهایی که کمّل اند؛ اولیا هستند؛ به راه افتاده اند و در راهند. و همینطور إقرأ و ارق. بخوان و بالا برو. راه برای تو باز است. کسی هم مانع تو نشده؛ نه مانع نشده اند، ناز تو را هم می کشند که : بر ضیافتخانه ی فیض نوالت منع نیست در گشاده است و صلا در داده خوان انداخته هیچ کس مانعتان نشده. و همانطور که پی در پی به عرض رساندیم کلمه ی محروم یک لفظی است که به لقلقه ی لسان گفته می شود. کسی محروم نیست. هرکس قدمی برداشت آن قدمش بی اثر نیست. { لیسَ للإنسان إلّا ما سعی } هر اندازه سعی هرکسی هست؛ محروم کسی نیست. آقا کار نکرده تن به کار نداده زحمت نکشیده، تن پروری کرده تن زده اندر زمین چنگالها جان گشاید سوی بالا بالها بله آمده بال و پر جان را قیچی کرد او را، محکوم طبیعتش کرد، و به قول همین شیخ بزرگوار محی الدین عربی در فتوحات می فرماید: { لا تجعل طبیعتک حاکمةً علی عقلک } خب حالا یکی آمده طبیعتش حاکم بر عقلش شد، دیگران که عقلشان حاکم بر طبیعتشان بود بالا رفتند ارتقا یافتند و باز به تعبیر شریف همین بزرگوار به اعتلای فهم خطاب محمدی توفیق یافتند، صلّی الله علیه و آله بعد دیگران می بینی که نخیر طبیعتشان حاکم بر عقلشان ماندند: ما محرومیم. تو کی قدم برداشتی که پاداش ندادند؟ کی زحمت کشیدی؟ کی مدرسه رفتی؟ کی درس خواندی؟ کی استاد خدمت کردی؟ به تو ندادند؟ کی الله گفتی لبیک نشنیدی؟ کار نکردی. چرا محرومی؟ { و روح الرّوح لا روح الأوانی فؤادی عند مشهودی مقیمٌ یشاهده و عندکم لسانی } زبان من پیش شما. اما فؤاد من، قلب من بلکه رتبه ی فوق عقل { ما کذب الفؤاد ما رآی } بله آن حقیقت من، سرّ من، آن { عند مشهودی مقیم یشاهده } فؤاد من در نزد اوست زبان من است که با شما حرف می زند. و کأنّ شیخ اجلّ سعدی به این گفته ی ایشان نظر دارد که: هرگز میان حاضر و غایب شنیده ای؟ من در میان جمع و دلم جای دیگر است. { فؤادي عند مشهودي مقیمٌ یُشاهدُهُ و عندکم لساني } ___________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🆔 کانال حضرت علامه حسن زاده آملی👇 http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95