💠 او دیوانه آل محمد (علیهم السلام) است، قندیلش را بدهید! 🔹در وقتی از اوقات، سیدِ مرتضی در نجف بود. پس درویشی مدح خوان، رو به بارگاه امیرالمومنین (سلام الله علیه) نهاد. چون به رواق آن جناب رسید، عرض کرد که: 🔸یاامیرالمومنین! این قندیلهای طلا و نقره که در حرم آویخته اند، تو را حاجتی به آنها نیست؛ یکی را به من عطا فرما که بقیه ی عمر را از پرتو عطیّه وجود تو به رفاهیّت بگذرانم. 🔹پس قندیلی از آن قنادیل جدا شد و بر زمین افتاد. درویش خواست که آن را بردارد، خدّام مانع شدند و قندیل را برداشتند و به همان موضع آویختند. - پس روز دوم و سوم نیز همین کیفیت واقع شد و در دفعه آخر، خدام کیفیت واقعه را به عرض سیدِ مرتضی رسانیدندکه: آیا قندیل را به درویش بدهیم یا نه؟ آن بزرگوار فرمود که: قندیل را به درویش ندهید بلکه در همان جا بیاوزید. 🔸پس درویش را محروم داشتند. چون شب شد، حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به خواب سیدِ مرتضی آمد و فرمود که: 👈🏼 هر فرقه ای را دیوانه ای است و این درویش، دیوانه آل محمد (علیهم السلام) است. قندیلی که امیرالمومنین به او بخشیده است، به او واگذار کنید و خود هم از او استرضا حاصل کن، تا ما از تو راضی شویم. 🔹از آن پس حضرت زهرا سلام الله علیها به خواب درویش آمد که: سیدٍ مرتضی اکنون به نزد تو می آید و قندیل را به تو میدهد و هر چه میخواهی، از او بستان، بعد از آن از او راضی شو. - مُجملاً سید مرتضی از خواب بیدار شده، درویش را پیدا کرد و قندیل را به او داد. پس از درویش استرضا حاصل نمود. درویش گفت: 🔸آن که به خواب تو آمد، به خواب من نیز درآمد. تا فلان مبلغ تنخواه به من ندهی، از تو راضی نخواهم شد.پس مبلغی گزاف از سید گرفت و از او راضی شد. اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما 📚 https://eitaa.com/masajedmarkazi