#مدینه_تا_کربلا
◼️ اضطراب حضرت سکینه علیهاالسلام از مشاهده لشکر حرّ...
از حضرت زینب کبری صلوات الله علیها نقل است که آن حضرت فرمودند:
وقتی که سر نیزه های لشکر حرّ برای ما نمایان شد، سکینه را نظاره میکردم که از خوف و ترس چنان بر خود می لرزید که استخوان های او صدا میکرد.
پیش رفتم و به او گفتم:
ای نور دیده من! تو را چه شده است؟
او گفت:
عمه جان! می ترسم پدرم را شهید کرده و ما را اسیر نمایند!
ناله اضطراب سکینه به گوش امام حسین علیهالسلام رسید و حضرت پیش او آمد و فرمود :
ای جان پدر! آرام باش و ناله مکن که هنوز وقت گریه و ناله نیست ( و ناله ها در پیش داری)...
📚بحرالمصائب ج٣ص٢١٣
@masjedolaghsa