◾️کس منزلتت ندید، بُغضاً لأبیک از کینه شدی شهید، بُغضاً لأبیک از هر طرفی بر بدنت سنگ زدند وقتی که شدی وحید، بُغضاً لأبیک... در نقل‌ها آمده است: وقتی‌که سیدالشهداء علیه‌السلام تنها شده بود و دیگر یار و یاوری برایش باقی نمانده بود،آمد و مقابل لشکر ایستاد و با صدای بلند فرمود: يا وَيلكم! عَلَى مَ تُقاتِلونَني؟! علَى حقٍّ تركتُه؟ أم علَى سُنّةٍ غيّرتُها؟ أم علَى شريعةٍ بَدّلتُها؟ ▪️واى بر شما! از چه رو با من می‌جنگید؟! آیا حقی را ضایع کردم؟ آيا سنّتى را در دين دگرگون كردم؟ يا شريعتى را واژگون آورده‌ام؟ آن لشگر نیز در پاسخ آن حضرت گفتند: بَل ُنقاتلك بُغضاً منّا لأبيكَ و ما فعَلَ بأشياخنا يومَ بَدرٍ و حُنين. ▪️بلکه ما به خاطر بغض و کینه‌ای که از پدرت در سینه داریم، و به خاطر آنچه که او در بدر و حنین بر سر پدران و بزرگان ما آورد، با تو می‌جنگیم؛ فلّما سَمِع کلامَهم بَکیٰ بُکاءً شدیداً ▪️ سیدالشهداء علیه السلام تا این جمله را شنید، به شدت گریه کرد. 📚مقتل ابومخنف، ص۸۴ 📚دمعة الساکبة،ج۴ص۳۴۰ و... @masjedolaghsa