بی‌تردید پیروز این انتخابات رهبری بود. هیچ شخصیت دیگری‌ در‌ کشور به اندازه‌ی ایشان برای این انتخابات تبلیغ نکرد. وقتی رهبری یک سال و اندی قبل محورهای انتخاباتی را به متن سخنرانی‌‌هایش تزریق می‌کرد، کمتر کسی احتمال چنین نتایجی را می‌داد. مخصوصا که ماجرای مهسا انرژی زیادی از جمهوری اسلامی گرفته بود و رهبری برای این کار وقت کمی در اختیار داشت. با این وجود، جمهوری اسلامی ایران توانست زیر تمام ذره‌بین‌ها کار انتخابات را از آب درآوَرَد. چیزی که در عمل اتفاق افتاد، خلافِ انتظار اکثریت بود. به همین‌ خاطر فضای بهت و حیرت غلبه دارد. باید اذعان کرد، چیزی که مخالفان رهبری می‌خواستند، در هیچ سطحی محقق نشد و جمهوری اسلامی ایران نشان داد که چقدر ریشه‌دار است. از آن‌جا که فضای ایران در قبال نظام جمهوری‌‌ اسلامی به شدت دوقطبی‌ست، پذیرش واقعیت در هر برهه‌ای برای یک طرف دشوار می‌شود. امروز هم نوبت مخالفان رهبری‌است که روز دشواری‌ را سپری کنند. این بار لازم بود که اکثریت ادب شود و توهماتش را درباره‌ی اقتدارِ جمهوری‌اسلامی تعدیل کند. این‌که جمهوری اسلامی در اقلیت باشد اهمیتی ندارد. مهم این است که کیفیتِ بودنِ آن اقلیت، بر کیفیتِ بودنِ آن اکثریت غلبه دارد. سماجت بر دمکراسی، کار احمقانه‌ای‌ست. بازی مسخره‌ی اقلیت و اکثریت را باید تمام شده دانست. سیدعلی خامنه‌ای همچنان معتبرترین سیاستمدار ایرانی‌ و قدرت‌مندترین حاکم خاورمیانه و جهان است.