حجازی هم عزیزان، رخت بر بست به جمع دوستان خویش پیوست حجازی عاشق سلطان دین بود مرام و معرفت را او نگین بود مدال نوکری را او سزا بود ز دل او عاشق آل عبا بود تمام عمر خود را اوسراسر نشد غافل دمی از امر رهبر ز سربازی بشد سردار جبهه حسینی زیست او، بی شک و شبهه شهید زنده بود و شیر بیشه درون سنگر دین بود همیشه هماره جامهٔ جبهه به تن داشت درون سینه اش عشق وطن داشت نگنجد در خیال وفهم و ادراک بروید صد فرشته از دل خاک حجازی پرکشید با سر فرازی نشد غافل دمی از عشق بازی بنازم ،با دهان روزه رفتی کنار سفرهٔ مولا نشستی بود افطار امشب بس گوارا نشستن در بر فرزند زهرا تو هم فاخر! زجان و دل دعا کن توسل بر شهید نینوا کن خدا را ده قسم ، بر شاه بی سر نباشی سر بزیر، در روز محشر خداوندا مرا والا نشین کن به محشر با شهیدان هم نشین کن شاعر : کربلایی مسلم فرتوت ۱۴۰۰۱/۳۰