#ایران
#اروپا
#سیاست_خارجی
✳️ بیاولویتی اروپا در صفحه شطرنج سیاست خارجی ایران
رهبر معظم انقلاب در سخنان خود در مراسم تنفیذ رئیسجمهور، با انتقاد از رفتار اروپاییها در مواجهه با ایران، اولویت یافتن ارتباط با اروپا را منوط به اصلاح رفتار آنان دانستند. رفتار کشورهای اروپایی در دو دهه اخیر و نقش مخرب آنان بهخصوص در دوران پس از خروج آمریکا از برجام همین مهم را نشان میدهد.
نوع مواجهه اروپا و بهخصوص قدرتهای منطقهای اروپای غربی با ایران در سالهای پس از انقلاب و به طور ویژه در دوره برجام و پس از خروج بیکیفر آمریکا از برجام جزء مهمی از مسائل و موضوعاتی است که بر نوع برخورد و مواجهه ایران با اروپا تاثیر گذاشته است.
رهبر معظم انقلاب نیز در سخنان خود در مراسم تنفیذ نهمین رئیسجمهور اسلامی ایران با اشاره به این رفتار، کشورهای اروپایی را به اصلاح این روند توصیه نمودند و این رفتار مخرب را عامل اصلی بیاولویتی و بیاهمیتی این کشورها در سیاست خارجی ایران دانستند.
اکنون دولت چهاردهم با معرفی کابینه پیشنهادی خود به مجلس رسما فعالیت خود را آغاز کرده است. سیدعباس عراقچی به عنوان گزینه وزارت امور خارجه از دیپلماتهای با تجربه کشورمان، مسئول اجرای رهنمودها و توصیههای مقام معظم رهبری و رئیسجمهور پس از کسب رای اعتماد از سوی مجلس شورای اسلامی خواهد بود.
تاریخ روابط ایران و اروپا در دو دهه اخیر نشان میدهد قاره سبز کوچکترین تاثیری در احیای برجام و تنشزدایی میان ایران و غرب را نداشته و این مسئله باید در تنظیم مجدد روابط ایران و قدرتهای اروپایی مورد توجه قرار بگیرد.
به گزارش ایرنا، علاوه بر این دیپلماتهای ساکن میدان مشق به خوبی بر این مسئله واقف هستند که اروپاییها باید در خصوص جایگاه واقعیشان در نظام بینالملل آگاه شوند.
بیجایگاهی اروپا در نظام بینالملل
کشورهای اروپایی و به طور مشخص اروپای غربی گرچه پس از جنگ جهانی دوم نقشآفرینی و قدرت چانهزنی خاصی را که در دوران پیش از دو جنگ جهانی دارا بودند از دست دادند ولی توامان با سیاست دنبالهروی یا احاله مسئولیت(Band Wagoning) به ایالات متحده آمریکا، سعی بر این داشتند که جایگاه پیشین خود در میدان سیاست بینالملل را حفظ کنند.
مبتنی بر این سیاست آنها در طی هشت دهه طی شده از پایان جنگ جهانی دوم، به جز در موارد انگشت شمار، همواره از تصمیمات و سیاستهای ایالات متحده آمریکا به عنوان ابرقدرت غربی در جهان جنگ سرد و هژمون جهانی در دوران پس از جنگ سرد، پیروی کرده و در قالب سازوکارهایی همچون ناتو در حوزه نظامی و جی ۷ در حوزه اقتصاد و تجارت بینالملل دنبالهروی از آمریکا را در پیش گرفتند.
در این میان این کشورها و بهخصوص انگلستان و فرانسه، گرچه در دوران پس از جنگ دوم جهانی بر طبق شاخصهای قدرت در علم روابط بینالملل، در زمره ابرقدرتهای جهانی قرار ندارند ولی با پشتیبانی آمریکا و با اجماعی که در آن دوران در بین فاتحان جنگ شکل گرفت نقشآفرینی خود را در قالب شورای امنیت سازمان ملل و همچنین در قالب رژیمهای حقوقی بینالمللی حفظ کردند. بعدتر آلمان نیز با نزدیکی به آمریکا توانست به این اتحاد نانوشته بپیوندد.
اساسا در دوران کنونی کمتر نظریهپردازی قائل به سیاست جهانی مستقل برای اروپا فارغ از سازوکارهایی همچون ناتو و
جی ۷ و... با تسلط نسبی آمریکا هست. به همین دلیل نیز برخی از کشورهای اروپایی همچون فرانسه ساز تشکیل ارتش اروپایی و جدایی از ناتو را در سالهای اخیر سر داده که هیچکدام موفق نبوده است.
این سیاست اساس رفتار اروپا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران را نیز شکل میدهد، طی بیش از ۴ دههای که از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی میگذرد، کشورهای اروپایی در قریب به اتفاق حوادث و وقایع ما بین ایران و غرب، نهتنها نقش تسهیلگری و میانجیگری را ایفا نکرده که بعضا در نقش پلیس بد مخربترین تاثیرات را نیز در این روند ایجاد کردند.
ردپای رفتار اروپایی در دهه ۶۰، در نقش مخرب آنان در روند مذاکرات مرتبط با پایان جنگ تحمیلی و همچنین ارسال تسلیحات ممنوعه شیمیایی و تسلیحات جنگی به رژیم متجاوز بعث عراق نمایان است.
گرچه در دوران پس از دفاع مقدس ایران با حسن نیت وارد گفتوگوهای انتقادی با اروپا شده و به سمت بهبود روابط با کشورهای اروپایی گام برداشت ولی رفتار اروپایی بازهم نمود پیدا کرده و با پشت پا زدن به حسن نیت ایران، این بار با توطئه میکونوس و فراخواندن سفرای کشورهای اروپایی از تهران همراه شد، نتیجه این رفتار نهایتا بازگشت حقارتبار نمایندگان و سفرای این کشورها به ایران و عدم پذیرش سفیر آلمان از سوی جمهوری اسلامی ایران به قصد تنبیه این کشور بود.
💢 ادامه مطلب 👇👇👇👇👇