مادر، قصه تو چیست؟
تا کجا پیش رفتی؟
این همه حکمت و بصیرت را در کدام دم به تو عطا کردند؟
این شور و شعور و صلابت چطور در جان و زبانت جوشید؟
چه شد آن سوز مادرانه ات که عالمی را میتوانست آتش بزند؟!
دریایی بیکرانه از عاطفه ی مادری در صدای گرمت موج میزند ولی آن موج خروشان و طوفان متلاطم عشق و محبت مادر به فرزند را در کدام دم و لحظه با چه نگاه و طلبی به آفتاب مادری حضرت مریم سلام الله علیها و حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها گره زدی که وجودت چنان آرام شد و جانت شد انتظاری به وسعت دیدنِ آیت و نشانی از آن یارِ غائب و شعله ی انتظارت امامِ امت را به دیدارت حاضر کرد و آن چنان در وارستگی به او تحیت و درود دادی که صدایت چون صدای حضرت زینب سلام الله علیها در وجودِ منتظران موعود و منجی عالم پیچید و مستانه اشک شد و بار دیگر ایمان و امید و ایثار باز معنا یافت... و تو و فرزندت نشانه ای شدید برای اشاره ای به وسعت انقلاب اسلامی ایران...