°•|میم.چمران|•°
📌قسمت دومِ هیات اجرایی انتخاباتی اسفندماه بود. از فرمانداریِ مشهد اعلام کردند که هیات اجراییِ منطقه
📌قسمت پایانی هیات اجرایی انتخاباتی/بخش اول روز سه شنبه 25 خردادماه... با تعدادی که قرار بود روز انتخابات در شعبات حاضر شوند،صحبت کردم تا با روند کار آشنا شوند و اگر سوالی دارند و جایی برایشان نامفهوم است، بپرسند و پاسخ بدهم. روز چهارشنبه 26 خردادماه... صبح به بسیج دانشجویی رفتم . ساعت 11 از ستاد منطقه تماس گرفتند و گفتند سریع به آنجا بروم. ساعت 12 به آنجا رسیدم. متاسفانه باز تعدادی انصراف داده بودند... چون سامانه وزارت کشور بسته شده بود و دسترسی به آن نداشتیم، باید هر طوری می شد با انصرافی هایِ دیروز و امروز تماس می گرفتیم و می گفتیم که باید در شعبات حضور پیدا کنند... تعداد کمی قبول کردند. برای مابقی چون چاره ای نداشتیم باید به جایگزین ها تماس می گرفتیم. مشخصات شان را می پرسیدیم و آنها برای ما در پیام رسان ها ارسال می کردند و در انتها درباره مسئولیت شان صحبت می کردیم تا آشنا شوند. بعد از ناهار به سراغ سالنِ نواحی رفتیم... اینطور برنامه ریزی کردیم که: 1⃣برای هر ناحیه یک میز اختصاص داده خواهد شد و اقلامِ انتخاباتی پشت هر میز قرار خواهد گرفت(قرار بود اقلام را فرمانداری به تعداد شعباتِ هر ناحیه به ما بدهد) 2⃣پس از آنکه اقلام انتخاباتی پشت میز هر ناحیه قرار گرفت، صبح روز انتخابات رئیس هر ناحیه در کنار میز خودش مستقر شود و با حضور پیدا کردن نماینده فرماندار هر شعبه، اقلام را به او بدهد و او هم راهی شعبه خودش شود. این برنامه ما بود👆 پس از چیدمانِ کلی سالنِ نواحی، باید صبر می کردیم تا نمایندگانِ هیات اجرایی به همراه نمایندگانِ هیات نظارت به فرمانداری بروند و دستگاه ها را تحویل بگیرند و به ستاد بیاورند... ابتدا قرار بود ساعت 16 این اتفاق بیفتد؛ اما فرمانداری آن را به ساعت 20 تغییر داد... ستاد یک حیاط بسیار بزرگی داشت. چون منطقه ما حدود صد شعبه انتخاباتی داشت و روز انتخابات باید برای دریافت اقلام انتخاباتی از هر شعبه سه_چهار نفر می آمدند،قطعاً ساعت پنج_شش صبح در ستاد از شلوغی قیامت برپا می شد! به همین دلیل دور تا دور حیاط به فاصله هر سه متری شماره شعبات را به دیوار می زدیم تا صبحِ انتخابات، افراد هر شعبه فقط در همان مکان مستقر شوند تا پس از صدا زدن از طریق بلندگو فقط افراد همان شعبه به سالنِ نواحی مراجعه کنند و از شلوغی آن هم در شرایط کرونا جلوگیری شود. عصر بود که فرمانده نیروی انتظامیِ منطقه به همراه تعدادی سرباز آمدند... ساعت 16 برای آخرین بار معاون فناوری منطقه برای مسئولین فناوریِ شعبه(مسئولینِ دستگاه احراز هویت و دستگاه الکترونیکی شورای شهر) جلسه آموزشی را برگزار کرد. من هم در جلسه آموزشی شرکت کردم تا نکاتی را یاد بگیرم. تقریباً ساعت 19 بود که من از ستاد رفتم چون قرار بود بیش از 48 ساعت نخوابیم، باید استراحت می کردیم. اما شنیدم که ساعت 21 دستگاه ها را از فرمانداری به ستاد منطقه آوردند و به سالنِ نواحی منتقل کردند. زمانی که خواستند درِ سالنِ نواحی را پلمپ کنند، فرمانده نیروی انتظامی گفته بود اینجا امنیت ندارد و احتمال این هست که به آنجا حمله کنند!!! پس از بحث و جدل های فراوان که تا ساعت 24 به طول انجامید قضیه به اتمام رسید... روز پنج شنبه 27 خردادماه... ساعت 9 صبح به ستاد منطقه رفتم. ستاد شلوغ شده بود و همه در حال انجام کاری بودند. کارت های هیات اجرایی را از فرمانداری آورده بودند. حدود هفتصد کارت! ابتدا کارت ها را به تفکیک شعبات درآوردیم . (هر شعبه هفت کارت داشت که نشان دهنده حضور هفت عضو اجرایی بود) سپس هولوگرام دار کردیم. و در نهایت با افرادی که کارت شان عکس دار نبود یا با لیستِ ستاد تناقض داشت تماس می گرفتیم و مشکل را به نحوی حل می کردیم..‌. عصر بود که ناگهان ستاد تبدیل به پادگانی از سرباز شد... غروب آفتاب هم بسیجی ها به سربازهای نیروی انتظامی اضافه شدند. از عصر در سالنِ نواحی، پیکربندی دستگاه های احراز هویت و دستگاه های الکترونیکی شورای شهر توسط مسئولین فناوری در حضور هیات نظارت شروع شد که تا ساعت یک شب به طول انجامید و سپس آنها را به شعبات انتقال دادند... پایان بخش اول ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran