چشامو هر دفه مىبندم
چهار تا گلامو مىبينم
سپردم بين مردم ديگه
نگيد انقد ام البنينم
يه روزى چار تا پسر داشتم
پسر مثل شير نر داشتم
كنار خورشيدِ آل الله
يه روزى من هم قمر داشتم
حالا چشم ، به راهم
ميگم هِى ، به ماهم
شده مادرت زار و بيمار
💔علمدار علمدار علمدار
اگه ام البنين بودم من
حالا ديگه امّ الشهيدم
خدا رو شاكرم عباسم
پيش فاطمه رو سفيدم
كنار دريا كه افتادى
شنيدم لب تشنه جون دادى
براى غسل من اى مادر
چى مى شد آب مى فرستادى
واسه خاك ، سپاريم
كسى رو ، نداريم
بيا تابوت من رو بردار
💔علمدار علمدار علمدار
بشير از تو براى من گفت
عمود خوردى باور نكردم
شنيدم مشك آبُ آخر
نياوردى باور نكردم
به من گفتن علقمه بودى
زير پاهاى همه بودى
نبودم پيشت ولى مادر
شنيدم با فاطمه بودى
سرت رُو ، شكستن
رو نيزه ، مى بستن
به زينب رسيد بى تو آزار
💔علمدار علمدار علمدار
🔻#کانال_متن_اشعار
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔https://eitaa.com/matn_tahmasbpour