🍀🍀
بین در و دیوار و مردم چه تفاهم بود
هرکس اومد از مسجد دستاش پر هیزم بود
وقتی مادرم افتاده بود تو آتیش
هیچ کسی نبود آب بریزه رو آتیش
چشمتون روز بد نبینه
دیدمش نقش رو زمینه
یک نفر داد میزد تو کوچه
زندگی با علی همینه
😭😭😭
♥️وای مادر غریبم
♥️وای مادر غریبم
وقتی با چهل نامرد با پا زد و در افتاد
مادرُ کنار دیوار دیدم که با سر افتاد
میخُ مثل گل روی تنش میکاشتن
داغ محسنُ رو دلمون گذاشتن
غرق خون از بابام حیا کرد
پشت در، فضه رو صدا کرد
چادرش زیر دست و پا رفت
پرچم حیدرُ به پا کرد
♥️وای مادر غریبم
♥️وای مادر غریبم
با اون همه زخم و درد مادر به خدا مرده
محکم جلوشون وایستاد تا باعلی برگرده
مثل پهلوون معرکه ای شروع کرد
حرف اولش مسجدُ زیر و رو کرد
هرچی که تازیونه هم خورد
آخرش آبروشونو برد
زخمی بود اما باز میخندید
شوهر بی کسِش رو آورد
🍀
✍️#خادمه_شهیده
التماس دعای فرج🤲🏻
🍀🍀
🔻#کانال_متن_اشعار
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔https://eitaa.com/matn_tahmasbpour