📙رابطه مُلک و ملکوت در قرآن (تطابق عوالم) ✍به قلم استاد موالی زاده 📚بخش دوم از مقاله (غرر آیات در تفسیر المیزان) 💠تفسیر آیه «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» الحجر/21 🔷علامه طباطبائی این آیه شریفه را یکی از نمونه های «غرر الآیات» معرفی می کند که در برگیرنده حقائقی بس شگرف می باشد . آیه مذکور شاخص ترین آیه در مجموعه «آیات القدر» است که البته ، علامه همه آنها را از غرر آیات دانسته است . آیاتی همچون : ➖«إِنَّا كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ» القمر/49، ➖«وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً»الفرقان/2 ، ➖«قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْراً»الطلاق/3 ، ➖«الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَدى‏» الأعلى/3 که بیانگر توحید ربوبی و نظام حاکم بر همه پدیده های جهان می باشد . 🔷علامه طباطبائی ، آیه «نزول خزائن» را یک قانون کلی هستی شناسی می داند که در آن چگونگی خلقت اشیاء توسط پروردگار ،  ارتباط مُلک اشیاء با ملکوت آنها و ویژگی های جهان ملک و جهان ملکوت روشن گشته است . 🔸بر اساس این آیه ، همه پدیده ها و حوادث جهان مادی ، نازل شده جهان بالا هستند . تعبیر قرآن به نزول در خصوص آهن ، پوشاک ، پر پرندگان و چارپایان با این آیه توضیح داده می شود : ➖«و أَنْزَلْنَا الْحَديدَ فيهِ بَأْسٌ شَديدٌ» حدید/25 ➖«يا بَني‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُواري سَوْآتِكُمْ وَ ريشا» اعراف /26 ➖«و أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ» زمر/6 🔷همچنین این آیه یک قانون کلی انسان شناسی نیز می باشد که بر پایه آن می توان جایگاه انسان در عالم الست و قوس نزول و صعود او ، مرگ و حشر و نشر او را توضیح داد . می توان مقامات انسان کامل مانند نزول وحی ، تنزیل ملائکه ، ولایت تکوینی ، هدایت تکوینی ، معراج ، عصمت ، معجزه و رویت ملکوت را شرح داد . ⬅️ از این رو ، علامه طباطبائی در جای جای تفسیر خود جهت تبیین آیات دیگر و حل بسیاری از مسائل معرفتی ، از این آیه بهره های فراوان برده است . 🔷بر اساس این آیه هر شئ و پدیده ای در جهان مادی ، خزانه اصلی و حقیقت و باطن آن در جهان غیب و ملکوت می باشد که خداوند متعال به اندازه استعدادش ، در جهان مادی نازلش کرده است . 🔸و اما در چگونگی این نزول ، با توجه به آنکه ضمیر در عبارت «ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ» به « خزائن» برمی گردد ، باید گفت خزائن خود نازل می شوند نه آنکه شئ از خزائن جدا می شود و نازل می گردد . 🔸از این رو ، نزول به نحو تجلی است نه تجافی . یعنی نزول از جهان ملکوت به جهان ملک نیست ، تا سبب گسست میان مبداء و مقصد گردد ، چیزی جدا و یا کم و حتی خارج نمی شود بلکه شئ نازل شده با منبع و مخزن خود رابطه ای حقیقی از سنخ حقیقت و رقیقت میان جهان مُلک با ملکوت دارد . ملکوت باطن مُلک ظاهری است . مُلک رتبه پایین تری از ملکوت می باشد . بدین ترتیب ، اصل اشیاء در بالا و عالم غیب است و آنچه در پایین و عالم شهادت وجود دارد ، سایه و فیض و صورتی بیش نیست . 👈«صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی» 🔷در آیه «نزول خزائن» از اینکه ویژگی «قدر معلوم» و محدودیت به تعینات برای هر شئ پس از نزول گفته شده ، روشن می گردد که اشیاء در رتبه خزائن که در جهان ملکوت هستند ، غیر محدود و مطلق و دارای «وجود سعی» می باشند . 🔸از این رو ، کثرت در ملکوت عددی نیست بلکه تعدد درجات وجودی می باشد ؛ زیرا عدد نشان از محدودیت دارد و هر عددی محدود به یک واحد بالاتر از خود است . 🔹همچنین از تعبیر «عندنا» برای خزائن بر اساس آیه «ما عند الله باق » ، برمی آید که وجود ملکوتی اشیاء ، زوال ناپذیر و ثابت و بدون تغییر و حرکت می باشد . 👈ادامه دارد ... @mavalizadeh_ir