بسم رب المهدی
🔆 صلی الله علیک یا صاحب الزمان
🕖 هفت قدم مانده تا مسیر سبز...
گام به گام به خیمه گاهت نزدیک می شوم
دست بر دلم می کشم و غبار گناه می زدایم
هرچه از منیت هایم کنار می گذارم، عطر حضورت بیشتر مشامم را پر می کند.
در قربان آموخته ام که عینک خود بینی را از مقابل دیدگانم کنار زنم تا تو پیش چشمانم جلوه نمایی...
چشمان تو، همان طریق من است
باید از خواسته های نفس گذشت و به آسمان غدیر سلام داد
باید تیغ طاعت بر گلوی عصیان قرار دهم و نفس را رها سازم
قربان است که مرا به برکه ی غدیر، متصل می کند
باید رهای رها شوم ودرون را از گناه تهی سازم تا تو همه ی من باشی...
برای رسیدن به ولایت، باید از قربان بگذرم تا پای اراده ام در لجن های هوای نفس و منیت و کبر و جهل، جا نماند. چه بسیار بودند کسانی که همراه با پیامبر اکرم در حج محرم شدند، گوسفندها قربانی کردند واما در غدیر سهمی نداشتند و تمام حج را نفهمیدند و روح و حقیقت عبادت را کنار زدند
صراط مستقیم را ندیدند و بذر اختلاف افشاندند.
به گمانم قربان و غدیر لازم و ملزوم یک دیگرند. کسی که می خواهد به رنگ ولایت در آید و خیمه نشین تو باشد، باید در قربانی کردن خود و نفس امتحان پس دهد ...
به یاد سخن شکافنده ی علم افتادم...
ایشان در پاسخ به اين سوال که فرج شما کي خواهد بود، فرمود:
هيهات هيهات لايکون فرجنا حتي تغربلوا، ثم تغربلوا، ثم تغربلوا.
فرج و ظهور شما حضرت اتفاق نمي افتد، مگر آن که شيعيان به شدت در امتحان الهي شرکت کنند.
برای رسیدن به امام باید در گذرگاه قربان، غربال شد و خالص گشت
چشم دل گشود تا تو را یافت
@ahde_janan_mahdavi