@mazahb ✨﷽✨ ✅ در کتف چه نوشته شد؟ امام امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابیطالب سلام‌الله‌علیهما فرمودند : ای طلحه، آیا حاضر نبودی نزد پیامبر صلی اللَّه علیه و آله هنگامی که کتف خواستند تا در آن چیزی بنویسند که امت گمراه نشوند و اختلاف نکنند. در آنجا رفیق تو (عمر) آن سخنش را گفت که: (پیامبر خدا هذیان می گوید)! حضرت هم غضب کردند و نوشتن آن را رها کردند ؟ طلحه گفت: آری، در این موضوع حاضر بودم. فرمودند : وقتی شما از حضور پیامبر صلی اللَّه علیه و آله بیرون رفتید، حضرتش به من خبر دادند که می خواستند در کتف چه بنویسند و عموم مردم را بر آن شاهد بگیرند ، و جبرئیل به ایشان خبر داد که خداوند عزوجل اختلاف و تفرقه این امت را می داند. سپس ورقه ای خواستند و آنچه می خواستند در کتف بنویسند بر من املا نمودند و سه نفر را بر آن شاهد گرفتند : سلمان و ابو ذر و مقداد، و در آن ورقه امامان هدایت را که خداوند امر به اطاعت آنان تا روز قیامت نموده نام برد. اوّل آنها مرا نام برد و سپس این پسرم- و حضرت دست خود را به امام حسن مجتبی صلوات الله علیه نزدیک کردند سپس امام حسین صلوات اللَّه علیه و سپس نه نفر از فرزندان این پسرم- یعنی امام حسین صلوات اللَّه علیه- ای ابوذر و ای مقداد، آیا چنین نبود؟ ابوذر و مقداد برخاستند و گفتند: ما بر این مطلب نسبت به پیامبر صلی اللَّه علیه و آله شهادت می دهیم. طلحه گفت: به خدا قسم از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله شنیدم که در باره ابوذر می فرمودند : (آسمان سایه نیفکنده و زمین حمل نکرده صاحب زبانی راستگوتر از ابو ذر و نیکوکارتر نزد خداوند)، و من شهادت می دهم که این دو جز به حق شهادت ندادند، و تو (ای علی) نزد من از این دو راستگوتر و مقدّم تر هستی. سپس حضرت رو به طلحه کردند و فرمودند : ای طلحه و تو ای زبیر، تو ای سعد و تو ای پسر عوف، از خدا بترسید و رضایت او را مقدّم دارید و آنچه نزد اوست اختیار کنید و در راه خدا از ملامت سرزنش کننده ای نترسید. 📚اسرار آل محمد/ص315 انتشار با صلوات بلامانع است ╔══❖•°🕋 °•❖══╗ ꧁ @mazahb ꧂ ╚══❖•°🕋 °•❖══╝