#درباره_عنوان
🔹 قرآن سرشت استعاری دارد.
قرآن متن آسمانی است که بشر را به باطن عالم و صحنه غیبی آن توّجه میدهد و این متن آسمانی باید سرشتاستعاری داشته باشد. از این رو، در متن قرآن ارتباطی میان همه عوالم و زمینههای مختلف و ساحتهای گوناگون وجودی بشری مییابیم. به همین دلیل، میبینیم که آیات راجع به طبیعت و جهان و آسمانها در لابلای آیات ناظر به معارف توحیدی و حقایق انفسی (حقایق راجع به عالم درون انسان) و سخن از آسمان ها در لابلای بحث از عالم طبیعت و زمین و آدمیان و سخن از تاریخ با توّجه به عالم طبیعت و خلقت آمده و قرآن بیوقفه میان این حوزهها ارتباط برقرار میکند.
برای فهم قرآن باید به سرشت استعاری آن توّجه کرد. قرآن همه عالم و همه زمینهها و ساحتهای گوناگون وجودی بشر را یک کل به هم پیوسته میبیند و وجود شباهتهای هستیشناختی و معرفتشناختی میان آنها را مورد تأکید قرار میدهد و معارف توحیدی را با توّجه به آنها بیان میکند. برای فهم قرآن باید به این سرشت استعاری توّجه نمود و انتقالهای فضایی (انتقال از فضایی به فضای دیگر و از زمینهای به زمینه دیگر) را به عنوان یک اصل در فهم قرآن در نظر گرفت. از اینرو، زبانقرآن، زبان استعارههایمفهومی است؛ قرآن مدام از استعارههایمفهومی برای بیان حقایق و معارف کمک میگیرد.
🔹
حجتالاسلام دکتر علیرضا قائمی نیا عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با عنوان "استعاره های مفهومی و فضاهای قرآن" به تبیین موضوع میپردازد.
💠
انجمن علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه بینالمللی مذاهب اسلامی
🆔
@mazaheb_quran