‏نقل شده؛ شیخ عبدالکریم حائری، سال‌های پایان عمرش از دو چشم نابینا و از دو پا فلج شده بود. شیخ عبدالکریم او را به دوش می‌گرفت و شب‌ها به پشت بام میبرد تا از گرمی هوا اذیت نشود. به او گفتند: چرا دوم نمیگیری، همسر تو که نابیناست! گفت: چشم ندارد، که دارد... 🌱|@Mazhabi_yon