چند تکنیک برای خنثی کردن جنگ رسانهای صهیونیستها
این روزها جنگ رسانهای رژیم صهیونیستی بیشتر از قبل شتاب گرفته است؛ این رژیم علاوه بر حملههای موشکی که مردم را هدف قرار داده تلاش میکند با خبرهای جعلی و دروغین به ذهن و فکر مردم نیز حمله کند.
ناگفته نماند ما یکی از اصلیترین مخاطبان جنگ رسانهای صهیونیستها هستیم و باید مجهز به چند تکنیک ساده باشیم تا دروغهای آنها را راحتتر تشخیص دهیم. در این گزارش به برخی از این تکنیکها اشاره کردهایم.
دوربین فیلمبرداری خیز برمیدارد و وارد یک واحد مسکونی تخریب شده میشود. در بین سنگ، چوب، آجر و خانه متلاشی شده؛ مردی باصلابت روی مبل نشسته و صورتش را پوشانده است.
با چشمهایش دوربین دشمن را هم میترساند. جان ندارد ولی اصلاً شبیه آدمهایی که در محاصره هستند نیست. با تمام آن جراحتها و نفسی که به شماره افتاده است باز هم عظمت یک مرد جنگی که همیشه وسط میدان بوده است را دارد.
در همان حال دستش را بالا میآورد و نگاه تحقیرآمیزی به دوربین میکند و چوبش را به سمت دوربین پرت میکند.
چوب به دوربین نمیخورد اما ضربه کاری بر هیمنه پوشالی دشمن میزند. این تصاویر نه سناریوی از پیش تعیین شده است و نه کارگردانی داشته و نه میزانسنی.
تصویری از شهادت مرد میدان، یحیی سنوار است که بعد از عمری مبارزه و ۲۳ سال زندان آن را ساخت.
مثل همیشه، دروغهای اسرائیل شروع شد
رژیم صهیونیستی این تصاویر را پخش کرد تا به کشتن یک فرمانده مقاومت افتخار کند اما طراح صحنهای آن، یحیی سنوار، طوری صحنه را چید که پخش آن تصاویر ضربه مهلکی به وجود اسرائیل زد. از همان لحظههای اول اسطوره و قهرمانی از او در جهان ساخته شد که اسرائیل و رسانههای دستنشاندهاش به چه کنم چه کنم افتادند تا این تصویر را در ذهنها تخریب کنند.
به همین خاطر اسرائیل سراغ یکی از مهمترین و قدیمیترین سلاحهایش یعنی رسانه رفت. دروغهایشان را شروع شد تا او را مردی جا بزنند که با پولهای زیاد در حال فرار بوده یا زندگی مجللی برای خودش و خانوادهاش فراهم کرده است درصورتیکه غیرنظامیها در سختی بودند و حالا هم که دروغهایش به همسر یحیی سنوار رسیده است. به دستوپا زدنی افتادهاند تا آتشی که خودشان به پا کردهاند دامنشان را نگیرد و نسوزاندشان.
در جنگ رسانهها هم زیر آوار میمانیم
رژیم صهیونیستی از ابتدای پیدایشش در کنار موشکباران، هزینههای گزافی در زمینه رسانه و سایبری کرده است. بهطوری که مثلاً با یک جستوجو ساده به ۱۷۰۰ تا ۱۸۰۰ مقاله درباره حق وجود اسرائیل میرسیم. اما وقتی همین را درباره فلسطین جستوجو کنیم کمتر از این عددهاست.
این جنگ رسانهای رژیم کودک کش تمامنشدنی است. همانطور که ضاحیه، رفح، غزه و… را موشکباران میکند ذهنها را هم با اخبار دروغ موشکباران میکند. هروقت که احساس ضعف کند جنگ شناختیاش را قویتر میکند تا جبران شکستهایش در میدان جنگ سخت بشود.
در این جنگ روانی هم به ما حمله میشود، هم بمباران میشویم و هم زیر آوار میمانیم اما ذهن و فکرمان. پس نمیتوانیم بدون لباس رزم در این جنگ غیر تنبهتن و نامرئی که یک طرف آن رژیم کودک کش است، حضور داشته باشیم. به همین خاطر با امیرمحمد غلامی کارشناس سواد رسانهای گفتوگو کردیم تا بدانیم که چطور خودمان را در برابر دروغهای رسانهای و عملیاتی این روزها تجهیز کنیم.
ذهنها را بمباران میکند
به گفته غلامی جنگ شناختی، ترکیبی از عملیات روانی، مهندسی و… است که باعث میشود مردم به سمتوسویی حرکت کنند که واقعیت ندارد. در جنگ سخت یک تکتیرانداز مستقیم شلیک میکند. اما در جنگ نرم، گروهی بعد از رصد مردم و مخاطبشان، ماشه انتشار پیام را فشار میدهند تا مخاطب بهجای ازدستدادن جانش قوه عقل و تشخیصش را از دست بدهد.
چند سؤال ساده برای شناخت مینهای جنگ شناختی
در قدم اول به گفته این کارشناس سواد رسانهای، برای تشخیص درست و غلط در بمباران خبری این روزها باید با یک تفکر نقادانه رسانهها و مطالبشان را بررسی کنیم. هر خبری را از هر رسانهای میشنویم از خودمان بپرسیم این چه رسانهای است؟ چرا این حرف را میزند؟ موضعش نسبت به کشورم و مسائلی که برای من مهم است، چیست؟ چرا دارد این حرفها را میزند؟ پاسخ همین چند سؤال ساده، جنگ زرگری رسانهای و مینهای این میدان را مشخص میکند.
در قدم بعدی باید به منتشرکننده پیام و ردپاهایی که درگذشته از این رسانهها هست توجه کنیم تا نسبت به هدف تولیدکننده آن آگاه بشویم. به همین خاطر داشتن سواد رسانهای مهم است اما ما بهعنوان مخاطب عام، لازم نیست یک کارشناس سواد رسانهای حرفهای بشویم و حرفهای سراغ این رشته برویم ولی هر خبری را که میشنویم باید سابقه و موضعگیری آن رسانه را بررسی کنیم.👇👇👇